کودکی یتیم ، متولد ویتنام در سال 1970 ، که به وسیله یک کلیسا در مینسوتای آمریکا تحت سرپرستی قرار گرفت و تا سن 13 سالگی آنجا زندگی کرد . در آن سال به کالیفرنیا رفت ، و برای دوسال در خیابان ها زندگی می کرد . او زمانی که 15 سال داشت ،  یک کار شبانه را در رستوران  El Pollo Loco ، به صورت غیر رسمی  آغاز کرد ، ودر سن 16 سالگی یک آشپز ، کارمند آزمایشی وصندوق دار شد . زمانی که مدیرانش به سخت کوشی او پی بردند ، در کارش ترقی کرد: در سن 17 سالگی ، رهبری کارکنان را به عهده گرفت ، در 18 سالگی معاون مدیر شد و در 19 سالگی به پست مدیریت رسید . او در سطح بالای شغلی در شرکت قرار داشت و در 29 سالگی مدیر بخش تجاری شرکت شد و در سن 37 سالگی عملیات فروش و مدیریت آن را انجام می داد . در سال 2009 تبدیل به  یک از شریکان تجاری رستوران El Pollo Loco شد ولی در سال 2012 خود به تنهایی تبدیل به یک کارآفرین شد . و امروز او صاحب 13 رستوران زنجیره ای El Pollo Loco می باشد .

چرا صاحب تجاری این رستوران زنجیره ای شدید ؟

خوب همانطور که می دانید من مدت ها کنار این رستوران می خوابیدم و در آن زمان تنها این رستوران 100 شعبه داشت و الان بیش از 400 شعبه دارد ، که این یک رویا بود برای من . دومین دلیل این بود که من از نزدیک شاهد فعالیت مدیر باتجربه این رستوران و مدیریت خوب او بودم ، که بسیار به من کمک کرد تا روی پای خود بایستم ، به عنوان یک کارآفرین تازه کار . سومین دلیل هم این بود که تیم مدیریتی رستوران بسیار باانگیزه است و در صنعت رستوران داری دارای پیشینه خوبی است. این تیم من را یاری ، محیط رشدم را فراهم و بسیار من را تشویق کرد .

 و اما دلیل چهارم ، اینکه من به کیفیت مواد اولیه قابل استفاده در رستوران ایمان دارم . به گونه ای که من و همسرم و کودکانم برای 25 سال است که 5 وعده در هفته از غذای رستوران می خوریم ، درست مثل یک غذای خانگی .

قبل از اینکه به این مرحله برسید چه می کردید؟

من یک کارمند ساده بودم که به سختی کار می کردم و به دنبال فرصت بودم ، و می خواستم که همیشه بهترین باشم ، هم زمان هم درس می خواندم و از جانب مدیریت رستوران از طریق یک برنامه ریزی کاری منعطف حمایت می شدم . بعد از آن شروع به رشد کردم و پله پله بالاتر رفتم .

برای شروع کار خود چه قدر هزینه کردید ؟

این انتقال از یک شریک تجاری به یک صاحب تجاری نیاز داشت که 750 هزار دلار از پس اندازم را برای باز کردن اولین رستورانم استفاده کنم .

کجا بهترین درس زندگی ات را گرفتی ؟

در طول این 28 سال تجربه ، دائما در حال یادگیری بودم . به سختی کار می کردم و به جلو می رفتم ، و هرمرحله از پیشرفتم برایم یک درس بزرگ بود .

بزرگترین چالش برای باز کردن رستورانت چی بود ؟

جذب مدیران و کارکنان شایسته . هوش و استعداد اولین اولویت من است و همیشه تلاش می کنم که تیم خوبی داشته باشم . اول فکر می کردم با پرداخت بیشتر می توانم بهترین مدیران را داشته باشم ولی در واقع این کار همیشه درست نیست . من فهمیدم که مدیران و کارمندان شایسته هرروز در نقش خود بهترین هستند و دوست دارند که موفق بشوند .

برای کسانی که می خواهند شروع به کار کنند چه نصیحتی دارید ؟

باانگیزه باشید ، در مورد تجارت با میل و علاقه فعالیت کنید و تلاش کنید که در هر طبقه شغلی بهترین و شایسته ترین کارکنان را استخدام کنید .

 مرحله بعد شما و شغل شما چیست ؟

دوست دارم که فرزندانم از دانشگاه فارغ التحصیل بشوند و شغل من را ادامه بدهند و این برند را جهانی کنند .

منبع :

http://www.entrepreneur.com/article/250299