همیشه مهمترین نکته در قیمت گذاری، رقابتی بودن قیمتهاست یعنی بررسی قیمتهای رقبا و بعد انتخاب قیمتی که نه خیلی بالا باشد و نه خیلی پایین اما:با توجه به هدفی که تعیین کرده ایم نمیتوانیم قیمتهای پایین تر از رقبا را برگزینیم چرا که اغلب تصور خاص قیمت بیشتر برابر است با کیفیت بهتر وجود دارد. اما انتخاب قیمت بالاتر اغلب شائبه ی گران فروشی رو ایجاد میکند که این نیز مطلوب هیچ کسب و کاری نیست. پس قیمت مناسب چیزی بسیار نزدیک به قیمت رقباست یعنی مثلاً اگر قیمت ادکلن a در سایتهای رقبا از ۲۵ هزار تومن تا ۱۸۰ هزار تومان متغیر است.

قیمت مناسب برای ما میتواند بسته به قیمت خرید، چیزی بین ۱۴۵ تا ۱۶۰ هزار تومان باشد اما به این شرط که کیفیت بالا و خدمات پس از فروش با کیفیت هم ارائه کنیم.

اما فرض کنیم برای همین مورد، تصمیم داریم صرفاً خود را فروشنده برندهای اصلی معرفی کنیم و به قول معروف قصد کپی فروشی نداریم. خب در این حالت تمام قیمتهای اعلام شده در سایت، بیانگر کیفیت هستند و تحت هیچ شرایطی نباید به قیمتهای پایین فکر کرد!

حالت دیگر اینکه هدف خود را تبدیل شدن به برند فروشنده ادکلنهای مورد پسند نوجوانان تا سقف ۱۸ سال تعریف کنیم. خب در این حالت مهمترین قسمت کار تعیین قیمتی است که با پول تو جیبی این بخش از بازار هدف همخوانی داشته باشد. بدون شک در این مورد نمیتوانیم ادکل ۱۲۰ هزار تومانی را راحت بفروشیم. پس سوای قیمت رقبا، باید به توانایی مالی بازار هدف هم توجه ویژه داشته باشیم.

تحقیقات نشان داده اند که ، محصولاتی که قیمتشان با ۹ تمام می شود، از سایرین فروش بیشتری میکنند. مثلاً کالای ۳۹ دلاری حتی از کالای مشابه ۳۵ دلاری فروش بهتری دارد.

دقت کردید وقتی قیمتهای عجیب و غریب میبینیم، چقدر ذهن منحرف می شود و می ترسد؟!! مثلاً ۳۲۲۵۰ تومان را با ۳۲۰۰۰ تومان مقایسه کنید! عدد اولی تفاوت خاصی ندارد ولی ذهن به خاطر شلوغی آن، آن را مربوط به معامله ای هزینه بر میداند! پس اعداد تر و تمیز و کوتاه استفاده کنید!

منبع:

http://tomtunguz.com/activity-based-pricing/

برداشت آزاد خودم از این موضوع.