1.      "اولریخ بوزر، پرش: علم اعتماد و دلیل اهمیت آن" داستان سفر او از مناطق روستایی روآندا به آمریکای سازمانی، و از پرداخت مالیات‌ها تا استفاده از فناوری‌ها. بوزر در این کتاب به این مقوله می‌پردازد که انسان اساساً به دنبال اعتماد و اعتمادپذیری است و تاکید و بازسازی اعتماد می‌تواند منافع زیادی را عاید فرد، سازمان‌ها و جامعه بکند.  

2.      ریچارد برانسون، «روش ویرجین: هر چیزی که من در مورد رهبری می‌دانم»، این مدیرعامل شناخته شده و کارآفرین که پیش از این کتاب‌های بسیار پرفروش خودزندگینامه و کتاب‌های دیگری در زمینه‌ی کسب و کار را به رشته‌ی تحریر در آورده است، در این کتاب به تشریح اصول رهبری خودش، نظیر خوب گوش دادن، ساده پنداشتن چیزها، سنت شکن بودن، انگیزش، و لذت بردن و خوش گذراندن می‌پردازد.

3.      نیکولاس کار، "قفس شیشه ای: اتوماسیون و ما». او نویسنده ای نافذ با زبانی رک، و مفسر تغییراتی است که ناشی از فناوری‌ها می‌باشند. کتاب قبلی او «کم‌عمق‌ها: اینترنت با مغز ما چه می‌کند» نام دارد، ولی در این کتاب او به بیان مطالبی می‌پردازد که به نوعی آزاردهنده اند. مطالبی که اساس آن‌ها علم و شعر می‌باشد، و عنوان می‌کند که روش‌های وابستگی روز افزون ما به فناوری روی شادی‌های ما تاثیرگذار بوده و در حال تغییر شکل انسانیت می‌باشد.

4.      کتاب «برک‌شایر فراتر از بوفت: ارزش پایدار ارزش» نوشته‌ی لاورنس کانینگهام یک نمایش فوق العاده از ۵۰ شرکتی است که مستقیماً وابسته به برک‌شایر‌هاتاوی هستند، یک هولدینگ ۳۰۰ میلیارد دلاری متعلق به وارن بوفت می‌باشد. وی در این کتاب داستان‌هایی در مورد این شرکت‌ها را نقل کرده و در آن به ارزش‌هایی حیاتی مانند یکپارچگی، استقلال، کارآفرینی و حس ابدیت اشاره می‌کند، ارزش‌هایی که میان این شرکت‌ها، و بوفت مشترک بود.

5.      کتاب «توئیتر یک استراتژی نیست: شناخت دوباره‌ی هنر بازاریابی برند»، اثر تام داکتروف، مدیرعامل واحد آسیای آژانس تبلیغاتی والتر تامپسون می‌باشد. وی در این کتاب با استفاده از ذوق زیاد و تجربه‌ی بالای خود در این زمینه، به تبلیغات و اغراق موجود در زمینه‌ی رسانه‌های دیجیتال و بازار چین می‌پردازد و اصول با ارزشی را برای درگیر کردن موفق مشتریان و بازاریابی یکپارچه‌ی برند ارائه می‌دهد.

6.      استوارت دی. فرایدمن، استاد دانشگاه وارتون، در کتاب خود با عنوان «رهبری زندگی: مهارت‌هایی برای یکپارچه کردن کار و زندگی» از مثال‌های زیادی، از شریل سندبرگ گرفته تا بروس اسپرینگستین، استفاده می‌کند تا به جای توصیه‌های فراوان برای ایجاد تعادل میان تعهدات کاری و زندگی، شور و ارزش‌های خود را در محیط‌های کار، خانه، جامعه و خود شخصی مان یکپارچه کنیم.

7.      ناتان فر و جف دایر، در کتاب خود تحت عنوان «متد نوآور: آوردن استارتاپ کارآمد به سازمان خود» به این موضوع می‌پردازند که چگونه رهبران کسب و کاری به نحو بهتری عدم قطعیت‌های مربوط به ساخت نمونه اولیه و آزمایش را مدیریت می‌کنند. این کتاب که به نحوی از کتاب دیگر او به نام DNA نوآور» ریشه دارد، روی تکنیک‌هایی متمرکز است که استارتاپ‌ها و شرکت‌های جا افتاده را قادر می‌سازد تا ایده‌ها را به نحو موفقی تجاری سازی کنند.

منبع:

http://www.forbes.com/forbes/welcome/

برداشت آزاد خودم از این موضوع.