5. تولید مشتری-محور، دانش مشتری-محور

امروزه بسیار مهم است که مشتری چگونه کارکرد محصول را درک می کند، آیا می تواند آن را سریعاً با درک مستقیم (Intuition) بکار گیرد یا خیر. واضح است که یک محصول باید ارزش افزوده ای برای مشتری ایجاد کند. ارگونومی، روش استفاده، کارکرد های محصول و مارک آن، باید همگی مشتری را به خود جذب کنند. طراحی مانند واسطه ای میان مشتریان و سازمان عمل می کند. طراحان باید محصولات را با شراکت مشتریان صاحبنظر و همچنین تولیدگران طراحی کنند تا نیازها و خواسته های مشتریان، مستقیماً در تولید نهایی محصول تبلور یابد. اهمیت این موضوع را می توان در مثالی از خودروسازی آئودی یافت: این شرکت قسمت کنترل مجموعه ی رادیو، پخش و هدایتگر خودرو (Navigation) را با همکاری تنگاتنگ چندین گروه از کاربران مختلف با فرهنگ های متفاوت انجام داده است تا در نهایت به طرحی برسند که مناسب اکثر خودروسواران باشد.

محققان آمریکایی نتیجه گیری کرده اند که این پنج بُعد، اثر مثبتی بر موفقیت سازمان ها دارند: گر چه شرط کافی برای خلق محصولات جدید نیستند، اما کارآیی را برای مشتریان حداکثر می کنند. این عامل، آمادگی مشتریان را برای خرید محصول بالا برده که طبیعتاً بر عملکرد مالی شرکت اثر می گذارد. همچنین، طبق این تحقیق، همدلی و همکاری نزدیک بخش مختلف سازمان، به صورت قابل توجهی مدت طراحی و توسعه ی محصول را کاهش می دهد. برای ارتباط بهتر با مشتریان و استفاده از نظرات آنان، استفاده از ظرفیت های شبکه های اجتماعی توصیه می شود. اینکه طراحی-محوری، توجه سرمایه گذاران و بورس بازان را نیز جلب می کند، توسط شرکت اَپل به خوبی نشان داده می شود: این شرکت از نظر ارزش بازار، سومین شرکت دنیا محسوب می شود.

منبع:

http://www.harvardbusinessmanager.de/blogs/a-718714.html

برداشت آزاد خودم از این موضوع.