در وسط یک نشست پر شور و سریع ایده یابی قرار دارید. گروه تان قوانین یورش فکری را دقیقا" رعایت می کند. هیچ کسی انتقاد نمی کند.

نوعی سهمیه جهت ایجاد 80 ایده برای گروه تعیین کرده اید. تعدادی ایده بسیار خوب دور از ذهن در شرف ایجاد شدن است. دیگران با استفاده از ایده های حاصل با سرعتی شبیه مسابقات اتومبیل رانی ایده ارایه می کنند. ولی ناگهان همه چیز متوقف می شود. چاه خشک شده است. در خندقی افتاده اید و شما و اعضای گروهتان دور میز کنفرانس نشسته و به یکدیگر خیره می شوید. آن چه غیر قابل تصور می نمود اتفاق می افتد. ایده هایتان ته کشیده است! با یک مخمصه روبرو شده اید. چه خواهید کرد؟ نگران نباشید، راهی وجود دارد.

یکی از ابزار هایی که می تواند به شما کمک کند از این مخمصه رها شوید تکنیک تحمیل روابط است. تحمیل روابط این گونه عمل می کند: مسأله أی را که برای حل آن می کوشید در نظر بگیرید. شیء یا وضعیتی را از یک زمینه کاملا" غیر مرتبط انتخاب کنید ویک اتصال برقرارکنید یا رابطه أی بین دو موضوع ـ مسأله مورد نظر و شیء یا وضعیت غیر مرتبط ـ بیابید. نتیجه این ایجاد اتصال یک ایده جدید است.

فرض کنید در تلاشید شیوه ای را که اطلاعات در مؤسسه تان جریان می یابد بهبود بخشید. در کسب و کار شما اتفاقات چنان باسرعت به وقوع می پیوندند که کارکنانتان فرصت نمی یابند بفهمند چه می گذرد. بنابراین تصمیم گرفته اید در مورد این مسأله یک نشست ایده یابی برگزار کنید. این بار وقتی کار ایده یابی به کندی می گراید به جای آن که کار مختل گردد، به اطراف اطاق کنفرانس نگاهی می اندازید و چشمتان به تکه ای پنیر که قرار است برای نهار صرف کنید می افتد. می کوشید اتصالی بین پنیر و مسأله ارتباط در محل کارتان بیابید.

در این کوشش برای تحمیل روابط، ممکن است ایده های زیر به ذهنتان خطور کند:

« اطلاعات به روز شده مؤسسه را در کپسول های کوچک قرار می دهید که افراد با قهوه اول صبح خود میل کنند،» یا «اطلاعات را به اندازه تکه های به سهولت خواندنی که افراد در موقع نهار بتوانند بخوانند تقسیم می کنید،» یا « اطلاعات مؤسسه را بر روی دستمال های کاغذی چاپ کرده آن را با قهوه اول صبح بین افراد تقسیم می کنید،» یا « یک نوار ویدیوئی در دسترس داشته باشید که اطلاعات به روز شده مؤسسه را در زمان های نهار و تنفس نشان دهید.»

کار را تمام کرده اید. از مخمصه نجات یافته اید. دوباره راه افتاده اید.

تحمیل روابط بر پایه این اصل قرار دارد که یکی از بهترین راه های خلق ایده های جدید ترکیب ایده های قدیم به شیوه هایی جدید است. بعضی از جالب ترین و با ارزش ترین ایده هایی که داریم نتیجه این فرایند اتصال است. اختراع دستگاه چاپ توسط گوتنبرگ نمونه زیبایی از تحمیل روابط است.

در آغاز قرن پانزدهم، در اروپا فرایند چاپ دیگر چیز تازه ای نبود. بلوک های چوبی با نوشتجات یا تصاویر حک می شدند سپس این بلوک ها کاملا" با یک ماده رنگی قهوه ای خیس می شدند. یک صفحه مرطوب کاغذ برروی بلوک قرار داده می شد و پشت آن با ماده جلادهنده مالش داده می شد تا نوشتجات به آن منتقل شود. هر ورقه کاغذ را فقط می شد بر یک روی آن چاپ کرد. این یک فرایند خسته کننده بود. هدف گوتنبرگ چاپ انجیل بود ولی فکر حک کردن کل 1300 صفحه برروی تکه های کاغذ فکری بیهوده بود.

در آن زمان گوتنبرگ شکل خامی از دستگاه تحریر متحرکی داشت بدین ترتیب که می توانست حروف جداگانه را به شکل سکه ها یا مهرهایی بسازد. مهرها شبیه مهرهایی بود که بر روی موم پشت پاکت ها اثر می گذارند، اما اگر گوتنبرگ حروف جداگانه اش را به شکل مهر، به جای حک کردن برروی چوب می ساخت، مهرها وقتی آنها را روی کاغذ می مالید تغییر مکان می دادند و در نتیجه چاپ واضح و روشنی به دست نمی آورد.

هرکاری که ممکن می نمود انجام داد ولی هیچ یک به نتیجه نرسید تا آن که روزی از او دعوت شد به کارخانه شراب سازی برای مشاوره درباره یک مشکل فنی برود. وی چنین می گوید، »جریان شراب را ملاحظه کردم و با بازگشت از معلول به علت، قدرت ماشین پرس شراب را مطالعه کردم و به این نتیجه رسیدم که هیچ چیز در مقابل آن تاب مقاومت ندارد. «

در آن لحظه، به خاطرش چنین خطور می کند که همان فشار پیوسته ای را که دستگاه پرس شراب بر روی انگور ها وارد می کند، می توان با مهرها برروی کاغذ وارد آورد ـ یافتم، یافتم! با قدری تغییر و تعدیل، پرس چاپ متولد شد. این دو موضوع ـ دستگاه پرس شراب و پرس چاپ ـ از یکدیگر بسیار بیگانه به نظر می رسند. ولی اگر به تاریخچه خلاقیت و ایده های نو بنگریم، جریان مرتبط ساختن ایده هایی از حوزه های کاملا" مختلف به شکل هایی جدید است که مفاهیمی بسیار پرتوان به وجود می آورد.

اختراعی جدیدتر که این گسترش از یک حوزه به حوزه ای دیگر را به نمایش می گذارد فر مایکروویو ـ میکروفر ـ است. امواج مایکروویو برای انتقال مکالمه های تلفنی، داده های رایانه ای، و سایر شکل های انتقال اطلاعات به کار می رود. اما به علت ویژگی خاصی از امواج مایکروویو، در شرایط معینی مقدار زیادی گرما در مدت زمان کوتاه تولید می کند. همان تکنولوژی که می تواند برای انتقال اطلاعات به نقاطی دور دست به کار رود، برای پخت غذای شما مورد استفاده قرار می گیرد. از مخابرات به پخت و پز . . . جهش بزرگ دیگری بین مفاهیم.

بنابراین روش خلق روابط تحمیلی چیست؟ اگر در یک نشست ایده یابی با کندی روبرو می شوید، صرفا" به اطراف اتاقی که در آن به کار مشغولید بنگرید و بین مسأله مورد نظرتان و هر چیزی که بر آن متمرکز می شوید رابطه أی تدبیر کنید. ایده أی که از تحمیل روابط به دست می آید ممکن است ایده سد شکنی که به دنبال آن بوده اید نباشد. ممکن است حتی مسخره به نظر رسد ولی با استفاده از روش تحمیل روابط، جریان یافتن ایده ها را دوباره آغاز می کنید.

کاتالوگ های دارای عکس های متعدد، منابعی عالی برای ایجاد روابط تحمیلی اند. وقتی در می یابید که نشست ایده یابی به کندی گراییده، به طور بختایی یک قلم از کاتالوگ انتخاب نموده ببینید آیا می توانید آن را با مسأله تان مرتبط سازید. اگر چند ایده اولی که ایجاد می کنید بی معنی است نگران نشوید ـ سایر ایده هایی که در پی خواهند آمد ممکن است سد شکنی أی باشد که در جست و جوی آن بوده اید.

صفحات آگهی های تجارتی در روزنامه ها، دفتر های تلفن، و نظایر آن نیز در یافتن ایده هایی برای تحمیل روابط مفید قرار می گیرند. صرفا" یک صفحه را بازکنید و موضوعاتی را که در طبقه بندی های مختلف قرار دارند و می توانید با استفاده از آنها رابطه ای با مسأله تان تحمیل کنید مورد بررسی قرار دهید. در جست و جوی موضوعی بروید که با مسأله تان هرچه بیگانه تر باشد. بنابراین، اگر برروی مسأله ای درباره دفتر کار ایده یابی می کنید، در طبقه بندی وسایل دفتری به جست و جو نپردازید.
روابط تحمیلی فقط یک تکنیک گروهی نیست بلکه می توانید آن را وقتی به تنهایی مشغول ایده یابی هستید نیز به کار برید. به خاطر داشته باشید که هرچه فاصله بین حوزه ها بیشتر باشد، ایده هایی که ایجاد خواهید کرد بدیع تر و منحصر به فرد تر خواهند بود.

خود را رها کنید و ببینید چه روابط زیبا و جدیدی می توانید خلق کنید.


منبع : http://forum.unc-co.ir/showthread.php?tid=2790