هم اکنون فعالیت های فناورانه عامل کلیدی در ایجاد مزیت نسبی بین المللی به حساب می آید.و در اقتصاد کنونی جهان که اقتصاد مبتنی بر دانش و تکنولوژی نام گرفته است، نیاز به شرکتهای نوآور بسیار بدیهی مینماید؛ چرا که این شرکتها، اصلیترین منبع تولید ثروت و اشتغال محسوب میشوند. شعار "بزرگ زیباست" که زمانی نظم صنعتی را رقم می زد ، جای خود را به تفکر جدیدی داده است که بر مبنای آن ، "کوچک و کارآفرینانه بهتر است".
افزایش سرمایه گذاری در دستیابی و بکارگیری فناوریها و توسعه فناوری ، منجر به ایجاد ظرفیت های جدید در کشور خواهد شد. این ظرفیت های جدید ، همراه با بهبود بهره وری ناشی از استقرار نظام ملی توسعه نهایتا به بهبود کیفیت زندگی و رفاه اجتماعی می انجامد.
-
بستر شکل گیری:
سه دهه گذشته ، یکی از پر تحرکترین دوره های سراسر تاریخ بشر از نظر تغییر و تحولات تکنولوژیک بوده است. ظهور مجموعه گسترده ای از فن آوری های جدید در گردآوری ، پردازش و انتقال اطلاعات منجر به ظهور صنایع الکترونیک و انفورماتیک ، بیوتکنولوژی و مواد گردیده است. این فن آوری ها به اعتراف بسیاری از صاحب نظران انقلاب سوم صنعتی را و با محوریت شیوه های تولید ، توزیع ، و استفاده از کالا و سرمایه رغم زده اند.
جرقه این فن آوری های جدید و تثبیت آنها به عنوان رشته های نوین صنعتی عموما در محدوده های جغرافیایی خاصی صورت پذیرفته اند که معروفترین آنها دره سیلیکان ، جاده 128 و مثلث تحقیقاتی کارولینا در آمریکا ، پارک علمی کمبریج در انگلستان ، صوفیا آنتی پولیس در فرانسه و تسوکوبا و دایدوک در ژاپن و کره می باشند.
این مناطق قطب های جدید صنعتی ای را ایجاد کردند که با نامهای شهرک های فناوری و یا پارک های علمی و فناوری و ... معروف گردید. اینگونه تحولات بقدری چشمگیر بوده و بازگشتهای اقتصادی بحدی سرسام آور بوده است که مناطق متعددی در سایر نقاط دنیا ، کمر همت به تقلید این پدیده و فراهم آوردن امکانات مشابه بسته اند.
-
شرایط رشد شرکت ها و موسسات فناور?:
طراحی الگوئی که قادر به خلق شرایط توانمند سازی اقتصادهای در حال گذر و در حال رشد بر مبنای اصول مدیریت فناوری باشد ، نیازی است که در شرایط رشد شرکت ها و موسسات فناور ضرورتی انکار ناپذیر است. این الگو همراه با الگوهای مناسب از نوآوری و خلاقیت و پرداختن به تحقیقات توسعه فناوری می تواند اثر بخشی و کارائی اقتصادی را نیز ایجاد کند.
پارک های علمی و فن آوری ابزارهای کم نظیری برای تجاری سازی بروندادهای فعالیت های تحقیق و توسعه و انتقال فناوری هستند و می توانند بقای شرکت های جدید مبتنی بر فناوری را در محیطی رقابتی تضمین کنند.
پارک های علمی تکنولوژیکی نخستین بار در سال 1951 ، در دره سیلیکون آمریکا با هدف توسعه تکنولوژیکی و ایجاد شرایط مناسب جهت دستیابی به نوآوریها و تکنولوژیهای برتر ایجاد شد و به دنبال آن با برخاستن موج انقلاب الکترونیک از این پارک ، جایگاه و اهمیت آن در جهان صنعتی روز به روز گسترش یافت.
اهداف دولتهای مرکزی از ایجاد پارک های علمی و فناوری و شهرکهای صنعتی و فناوری:
دولتهای مرکزی عموما از ایجاد این شهرکها دو هدف را دنبال می کنند:
-
ارتقاء توان رقابتی صنایع یک کشور به ویژه در فعالیتهای "تکنولوژی بر" و "دانش بر" در چارچوب سیاست کلان اقتصادی متکی بر رشد
-
بهبود توسعه منطقه ای از طریق زمینه سازی و معرفی صنایع جدید.
یکی از اهداف اولیه ی تشکیل یک پارک فناوری افزایش تعداد شرکتهای کوچک و متوسط دانش محور که کارآفرین نیز هستند ، می باشد تا در یک محیط اقتصادی به فعالیت بپردازند. از این شرکتها به عنوان پشتوانه بخش خصوصی برای کمک به تنوع اقتصادی نام برده می شود.
با کمک به رشد شرکتهای مستاجر ، پارکهای تکنولوژی نقش بسیار مهمی در توسعه اقتصاد محلی بازی می کنند . آنها مشاغل جدید ایجاد میکنند ، سرمایه های خارجی را جذب می کنند و قدرت رقابت پذیری ملی و منطقه ای را افزایش می دهند. این نقش توسعه ای بخصوص در تحولات اقتصادی مهم است ، که بایستی بیکاری ساختاری را جذب و رسیدن به توسعه های تکنولوژیکی سریع در اقتصاد عمومی را تسهیل کند.
در ایران نیز در چند سال اخیر رویکرد جدی ای به پارکهای علمی و فن آوری ، شهرک های فناوری و شهرک های صنعتی ایجاد گردیده که از جمله ی آنها در استان خراسان می توان پارک علم و فن آوری خراسان و شهرک فناوری صنایع غذایی و بیوتکنولوژی اشاره کرد.
-
پتانسیل موفقیت:
پتانسیل موفقیت، عامل ایجاد پارکهای فناوری است.و در برخی موارد برگشت[سرمایه] ها میتوانند حیاتی و مهم باشند. به عنوان مثال، در ایالت مریلند آمریکا 6 انکوباتور فناوری وجود دارد که در دسامبر سال 2000 ایجاد شدهاند. در کمتر از یک سال، حجم تقریبی این انکوباتورها (بسته به کاربرد) 2200 تا 6800 شغل جدید و بین 31 تا 69 میلیون دلار درآمد مالیاتی بوده است.
در اروپا، اولین بار در ادینبورگ، اسکاتلند (پارک تحقیقاتی هریوت-وات) در سال 1965 تاسیس شد، اما تا سال 1970 تنها 21 پارک علمی در سراسر جهان وجود داشت. در 1982 اولین پارک علمی در کشورهای اروپای شمالی (?فنلاند) تاسیس شد و اولین پارک سوئدی یک سال بعد ایجاد شد. در 1990 تعداد پارکها به 270 افزایش یافت، و در 1998، 473 پارک تحقیقاتی یا علمی در جهان وجود داشت.
یک پارک فناوری واحدی است که:
اگرچه تعاریف گوناگونی در مورد پارک فناوری ارائه شده است، ولی تعریف متداولی که ما نیز آن را مد نظر قرار میدهیم، یک پارک فناوری را واحدی می داند که:
-
با مؤسسات آموزشی و پژوهشی در ارتباط است.
-
زیرساختها و خدمات پشتیبانی،از مستغلات و فضاهای اداری و پشتیبانی های مدیریتی و بازاریابی و آموزشی تا پشتیبانی های مالی را برای واحدهای تجاری فراهم می نماید.
-
وظیفه انتقال فناوری را بر عهده دارد
-
وظیفه توسعه فناوری را بر عهده دارد.
نکته قابل ذکر آنست که بهرحال همه پارکهای فناوری به همه این خصوصیات دست نمییابند و برخی نیز ممکن است وظایفی اضافه بر آنچه ذکر شد نیز داشته باشند.
پارک های فناوری با توجه به وسعت و تنوع فعالیتهایشان با نام ها و اصطلاحات مترادف بسیاری نیز خوانده می شوند که پارک فناوری پیشرفته ، پارک صنعتی ، مرکز نوآوری، پارک تحقیقات و فناوری، پارک علمی و فناوری، شهرک علمی، پارک علمی، مرکز رشد فناوری، قطب فناوری و شهرک فناوری از جمله آنهاست.
-
جایگاه مراکز رشد فناوری(انکوباتور) در پارک های علمی و فناوری:
انکوباتور تکنولوژی(مرکز رشد ) یکی از اجزاء ضروری اکثر پارکهای تکنولوژی است و سهم عمدهای در موفقیت آنها دارد. انکوباتور، یکی از مهمترین ابزارهای تشویق رشد تجارت به وسیله برقراری ارتباط مؤثر، تکنولوژی، سرمایه، و دانش فنی حرفهای میباشد. انکوباتور در غلبه بر موانع بوروکراتیک و ایجاد فضای مناسب و تسهیلات تجاری، کمک میکند، بنابراین هزینههای راهاندازی را کاهش میدهد.
از همه مهمتر، ابزاری است جهت ایجاد شرایط کنترل شده در زمینه ی منابعی چون تسهیلات پشتیبانی، مشاوره، خدمات اطلاعاتی و آموزشی، پشتیبانی بازاریابی و مدیریت، ارتباط با مؤسسات تحقیقاتی، و دسترسی به سرمایه. به هر حال رشد سریع در مراحل اولیه نیازمند مدیری کارآفرین میباشد. هنگامی که انکوباتور موفق باشد ، توسعه یک پارک که محتاج سرمایه گذاری حجیم و بلند مدت است – تضمین شده خواهد بود.
تجارب کشورهای آسیا و اقیانوسیه و اقتصادهای توسعه یافته جهان ، نشان می دهد که مراکز رشد فناوری ، نقش مهمی در شتاب بخشیدن به تجاری سازی بروندادهای تحقیق و توسعه و انتقال فناوری ایفا نموده و شکل گیری شرکت های نوپای مبتنی بر فناور های برتر را تسهیل کرده اند.
در برخی از کشورها نزدیک به 78 درصد از مجموع افرادی که سالانه جذب بازار کار می شوند به استخدام بنگاههای کوچک و متوسط در می آیند.
بررسیهایی که توسط "سازمان ملی پرورش کسبوکار" آمریکا انجام شده است، اهمیت مراکز رشد را برای کسب و کارهای در حال ظهور به شرح زیر نشان میدهد:
-
87 درصد از شرکتهایی که از مراکز رشد وابسته به سازمان فوق مشتق شدهاند، هنوز عملیاتی هستند.
-
اکثر این شرکتها از نوع کوچک یا متوسط هستند و میانگین تعداد کارکنان آنها 251 نفر است.
-
متـوسط فروش شرکـتهای نوپـایی که از این مراکز مشتـق شدهانـد، سالانه 240 هزار دلار بوده؛ و به ازای هر شرکت 7/3 شغل جدید تمام وقت یا پارهوقت ایجاد شده است.
-
به ازای هر یک دلار یارانهای که سالانه به شرکتها پرداخت شده است، این شرکتها 45 دلار مالیات بر درآمد پرداخت کردهاند.
-
84 درصد از شرکتهای مشتق از مراکز رشد در کسب و کار خود باقی مانده و پیوسته به سرمایهگذاران خود سود پرداخت کردهاند.
-
هزینهی ایجاد یک شغل توسط مراکز رشدی که توسط بخش عمومی حمایت شدهاند، 1100 دلار بوده است. درحالیکه هزینهی ایجاد یک شغل توسط سایر سازوکارهای اشتغالزایی از مرز 000?10 دلار فراتر رفته است.
-
-
هر پنجاه شغلی که توسط یک مرکز رشد ایجاد گردیده، موجب ایجاد 25 شغل دیگر در جامعه شده است.
شرکت های کوچک مستقر در دره ی سیلیکون از سال 1993 تا 1997 هر ساله حداقل 20 درصد افزایش درآمد داشته اند در حالی که میانگین ملی در ایالات متحده در دوره زمانی مشابه نشان می دهد که از هر 35 شرکت ، تنها یک شرکت چنین شرایطی را داشته است
-
مهمترین عوامل موفقیت مراکز رشد فناوریهای برتر:
سیاستهای ملی ، نهادهای تحقیقاتی، پرورش کارآفرینان فناور، سیستمهای پشتیبانی مالی نوآوری، حفاظت از داراییهای فکری (حقوق مالکیت معنوی)، ترویج و توسعهی همکاریهای استراتژیک و شبکهسازی، استانداردسازی، کنترل کیفیت، و بازاریابی
برخی روشهایی که میتوانند به تأثیر مثبت عوامل فوق کمک کنند، عبارتند از:
-
پدیدآوردن یک رهبری فنسالار؛ اعلام عمومی یک استراتژی ملی در مورد خلق شرکتهای مبتنی بر دانش، فراهمآوردن انگیزه برای نوآوری و پذیرش مخاطرات؛
-
ایجاد یک چارچوب در اقتصاد خُرد و تهیهی یک طرح جامع که با مشاورهی مجامع محلی، کارآفرینان و سهامداران تدوین شده باشد. این چارچوب و طرح باید نوآوری را ترغیب کند و بازار را برای کالاها و خدمات جدید آماده سازد؛
-
سرمایهگذاری متناسب در تحقیقات علمی و توسعهی فناوری، مهندسی و مشاورهی مدیریتی، آموزشهای مهندسی و یادگیری مستمر، توسعهی کارآفرینی، تضمین کیفیت و حفظ محیطزیست، زیرساختهای ارتباطی و حملونقل؛
-
تدوین برنامههای بلندمدت برای توسعهی سیستمهای همگرای پشتیبانی از شرکتها که انواع خدمات لازم برای توسعهی کسبوکارهای کوچک را در برگیرد و ترجیحاً در یک مرکز رشد کسبوکار و یک پارک فناوری پیاده شود؛
-
یک تیم مدیریتی آموزش دیده که جامعه را در سطح گسترده برای پشتیبانی بسیج نمایند و شبکههای خدمات تخصصی خارجی را نیز به خدمت گیرند؛
-
استقرار مراکز رشد در مناطقی که از نظر محیطی جذاب بوده و به دانشگاههای فنی و مراکز تحقیقاتی و همچنین مراکز فرهنگی و تفریحی نزدیک باشند. هر چند تشکیل مراکز رشد در محیطهای توسعهیافتهی شهری آسانتر است، اما ممکن است ارادهی سیاسی حکم کند آنها در مناطق مختلف پراکنده باشند؛
-
توجه به این نکته که ادارهی درست این مراکز با انتخاب حامیان مناسب و ایجاد ساختارهای سازمانی صحیح آغاز میشود و مسئولیت باید بهصورت روزافزونی به سمت موسسههای دانشی، بخش خصوصی، آژانسهای غیردولتی و مجامع ملی هدایت شود؛
-
برنامههایی برای انگیزش کارآفرینی در سطوح مدارس و بالاتر و انجام تلاشهای نظامیافته برای پیدا کردن "اجارهنشینان" جدید، طراحی یک فرایند مناسب برای انتخاب آنان، و ایجاد سازوکارهایی برای جدایی موفقیتآمیز آنان از مراکز رشد؛
-
ساختار بخشیدن به بازارهای سرمایه به نحوی که دسترسی به سرمایهی اولیه و سرمایهی در گردش را برای مراکز رشد میسر سازد و منابع اعتباری و سرمایهی مخاطرهپذیر را در اختیار "اجاره نشینان" قرار دهد؛
-
توسعهی شبکهای از کارگزاران در سطوح ملی و منطقهای، بهویژه در ارتباط با مشاوره، بخشهای تولید و خـدمـات، سرمایـههای مخـاطرهپذیر، بانکـداری، خدمـات حقوقی و حسابداری، انجمنهای صنفی و اطاقهای اصناف، و سرانجام، در ارتباط با اتصال بنگاهها به مجامع بینالمللی؛
-
نظارت مستمر بر عملکرد مراکز رشد و "اجارهنشینان" آنها و انجام اقدامهای اصلاحی در صورت لزوم. ارزیابی بیطرفانهی اثربخشی مراکز رشد مستلزم یک سیستم اطلاعات مدیریت سالم است که دادهها را تفسیر، تحلیل و منتشر نماید.
-
نظام ملی نوآوری?
پارکها نیز همچون دیگر عناصر توسعه فناوری در یک نظام جامع و هماهنگ نقش پیدا می کنند و به تنهائی فاقد تاثیر گذاری عمیق هستند. این نظام که آخرین یافته سیاست گذاران برای تعریف جامع عوامل توسعه ای در کشورها است با کاردکردهای خود که شامل سیاست گذاری فناوری ، تامین منابع مالی و تسهیل نوآوری و تحقیقات ، انتشار فناوری ، توسعه منابع انسانی ، حمایت از کارآفرینی و تولید کالا و خدمات است ، بر توسعه متوازن و هماهنگ عناصر مختلف توسعه فناوری برای نیل به چشم اندازهای تعریف شده برای جامعه تاکید دارد.
-
مهمترین عوامل موفقیت نظام ملی نوآوری:
ضعفهای فراوانی که در نظام ملی نوآوری کشورمان، چه از بعد اجزاء سیستم و چه از لحاظ کارکردها و فعالیتهای سیستم وجود دارد، موجب گسترش حوزه عملکرد پارکها فراتر از یک زیر ساخت نوآوری شده و دامنه عملکرد پارکها را به سایر اجزای مرتبط با انتقال و انتشار تکنولوژی، انتشار اطلاعات، ارتقای فرهنگ کارآفرینی و نوآوری، عناصر ساختاری، پیشرانان نوآوری، اعتبارات مالی و غیره گسترش داده است .
لذا مدیران و برنامه ریزان پارکها و مراکز رشد، بایدقبل از هر چیز به دید مناسبی از وضعیت سیستم نوآوری و فناوری کشور و بازیگران و ارتباطات آنها و نیز ضعفها و حلقه های گمشده آن دست یابند، سپس برای جبران این ضعف ها و برای موفقیت خود که گره خورده به موفقیت شرکتهای عضو آنهاست- به برنامه ریزی بپردازند. در زیر به چند مورد از مهمترین این عوامل می پردازیم:
-
الف ) سرمایه گذاری مخاطره پذیر:
سرمایه گذاری مخاطره پذیر یکی از عناصر کلیدی در این نظام است. موتور محرک پیشرفت های تکنولوژی ، ایده های خلاقانه ای است که در ذهن مبتکران و مخترعان شکل می گیرد و با پیگیری جدی کارآفرینان در قالب کسب و کاری جدید به بار می نشیند . غالب این کارآفرینان ، مهندسان جوان و خوش فکری اند که فاقد دو عامل اصلی موفقیت در بازار رقابتی ، یعنی دانش و تجربه مدیریتی و منابع مالی کافی هستند.
کلید حل این مشکل در دست سرمایه گذارانی است که با تکیه بر شم فوق العاده ی خود و با تقبل مخاطرات محاسبه شده ، فعالانه با کارآفرینان همراه می شوند و با هدف کسب سود فراوان ، نفاط ضعف آنها را پوشش می دهند.
پس از جنگ جهانی دوم و اواخر دهه 1990 یکی از مهمترین پیشرانهای اقتصادی سرمایه گذاران مخاطره پذیر بودند. متاسفانه در ایران نه تنها سابقه حضور و فعالیت چنین سرمایه گذارانی وجود ندارد ، بلکه آشنایی مدیران و دانشگاهیان نیز با مفهوم سرمایه گذاری خطر پذیر محدود است.
-
ب) انجام R&D (تحقیق و توسعه):
در این زمینه دانشگاهها بیشتر به تحقیقات بنیادی و کمتر کاربردی و توسعه ای پرداخته و از آنجا که جهت گیری خاصی در سیاستهای پژوهشی کشور وجود نداشته، این فعالیتها در راستای نیاز صنعت و با توجه به بازار انجام نگرفته اند. از سوی دیگر تحقیقات توسعه ای و مهندسی معکوس نیز کمتر مورد توجه صنایع بوده و از آنجا که این صنایع تنها در میدان رقابت داخلی و با صنایع هم رده خود مشغول رقابت بوده اند نیازی به توجه جدی به تحقیق و توسعه احساس نکرده اند.
-
ج) انتشار تکنولوژی :
یکی از حلقه های مفقوده در سیستم نوآوری ایران، عدم انتشار تکنولوژی می باشد. چنانچه فعالیتهای گوناگون همچون بالا بردن آگاهی و نمایش تکنولوژی، خدمات جستجو و مرجع دهی اطلاعات، آموزش، مشاوره (در نیازسنجی، منبع یابی و انتقال تکنولوژی) و کمک های فنی، پروژه های مشترک تحقیقاتی و تکنولوژی، انتقال تکنولوژی، شبکه های صنعتی یا منطقه ای و غیره در کشور بسیار کم رنگ بوده و عمده تکنولوژیهایی که از مرحله تحقیق تا این مرحله را طی کرده اند به دلیل فقدان مکانیزمهای انتقال و انتشار اطلاعات و فناوری در اینجا متوقف شده و نهایتاً تنها در یک بخش از صنعت مانده و به دیگر صنایع جاری و ساری نمی گردد
-
د) ارتقای کارآفرینی تکنولوژی:
طی 3 سال اخیر توجه خاصی به این مسئله مشاهده شده است. تأمین بودجه شرکتهای مبتنی بر تکنولوژی و ارائه حمایت های اداری و مدیریتی به کارآفرینان و شرکتها نوپا نیز طی 2 سال اخیر در کشور مطرح شده و فعالیتهای محدودی در این زمینه انجام شده است.
ولی یکی از مشکلات این بخش، عدم وجود حلقه های اتصال این فعالیتها به فعالیتهای پیشین در نظام ملی نوآوری بوده وشاهد آن هستیم که علیرغم تلاش برای ارتقای کارآفرینی ، به دلیل ضعف در توسعه نیروی انسانی کارآفرین، نوآور و خلاق و نیز ضعف در انتشار تکنولوژی، سرمایه گذاری در این بخش به تنهایی جواب لازم را درپی نخواهد داشت .