کارآفرینی با مجموعه ای از چالش ها روبه رو می باشد. چه چالش های پرثمر و چه آنهایی که به ضرر ما تمام می شوند. کارآفرینان باتجربه باید با این چالش ها صرف نظر از زمانی که طول می کشند، به بهترین نحو ممکن کنار بیایند. خوب نگه داشتن سابقه یک برند، پیشتاز بودن در رقابت کسب و کاری، پرسود و پربار نگه داشتن یک کسب وکار، همه اینها برای همیشه در کسب و کار شما به نوعی یک چالش به حساب می آیند.

اما گفتنی است که برای کارآفرینان جوان، یک سری چالش های منحصر به فرد وجود دارد که غلبه بر آنها بسیار سخت به نظر خواهد رسید. اگر شما به تازگی وارد این بازی شده اید و به کارآفرین شدن فکر می کنید، برای این هشت مانع عمده خود را آماده کنید:

رها کردن شغل کنونی

اگر شما می خواهید خود را وقف شروع و راه اندازی یک کسب و کار موفق کنید، تقریبا غیرممکن خواهد بود که بتوانید بطور همزمان دو جایگاه شغلی را مدیریت کنید. شما شاید بتوانید در طول تعطیلات و آخرشب ها کمی برای این کودک نوپا وقت بگذارید، اما بدانید که اگر می خواهید به طور مناسبی آن را رشد دهید، باید شغل کنونی خود را کنار بگذارید. رهاکردن موقعیت شغلی کنونی تان در ازای یک فرصت شغلی طولانی مدت و غیرقابل پیش بینی، شاید کمی ترسناک به نظر برسد، به خصوص اگر شما در گذشته تجربه راه اندازی کسب وکار را نداشته باشید. متاسفانه هیچ راه میانبری هم وجود نخواهد داشت. تنها باید به تصمیم خود منطقی نگاه کنید و غریزه خود را پس نزنید.

مسائل مالی

کارآفرینان باتجربه می دانند که به آسانی نمی توان از پس مسائل مالی راه اندازی یک کسب و کارجدید، برآمد و آنها تنها دارای چندین مزیت نسبت به تازه واردان این حوزه هستند. آنها شاید استخری از سود از فروش کسب وکار قبلی خود داشته باشند و بتوانند از این پشتوانه برای بنیانگذاری کسب و کار جدید خود استفاده کنند.

حتی اگر آنها در اولین کسب وکار خود با شکست مواجه شده باشند، دارای ارتباطات مفیدی با سرمایه گذاران و مشتریان هستند که به آنها در سرمایه گذاری بعدی شان کمک بسیاری خواهد کرد. به عنوان یک کارآفرین جدید، شما باید به گونه ای کار خود را آغاز کنید که گویی تشنه هرگونه ارتباط جدید و شبکه سازی در حوزه کاری خود هستید و باید به تمامی گزینه های ممکن برای راه اندازی کسب و کارتان قبل از شروع هر کاری، فکر کنید.

تشکیل تیم کاری

این کار به خصوص اگر شما هیچگونه تجربه راه اندازی و رهبری یک تیم کاری را نداشته باشید، بسیار سخت خواهد بود، اما اگر حتی شما تجربه این کار را هم داشته باشید، انتخاب یک تیم مناسب برای استارتاپ می تواند کاری استرس آور و سخت باشد. این کافی نیست که تنها نامزدهایی را برای پر کردن جایگاه ها پیدا کنید، بلکه باید هزینه داشتن چنین افرادی را در کسب و کار و میزان سازگاری فرهنگی آنها با تیم کاری تان را به خوبی در نظر بگیرید. چنین نظارتی می تواند در زمانی که شما تحت فشار پرکردن جایگاه های تیمی خود هستید، کاری بسیار سخت باشد.

الهام پذیر بودن

به عنوان بنیانگذار یک استارتاپ شما باید توانایی رویارویی و مدیریت ایده های جدید را داشته باشید. زمانی که یک رقیب برای شما پیدا می شود، این مسئولیت حتمی شما خواهد بود که یک برنامه مشخص برای مقابله و هم پا شدن با این رقیب داشته باشید. زمانی که تیم شما با موانع غیرقابل نفوذ روبه رو می شود، شغل شما به یک برنامه جایگزین برای حرکت به جلو نیاز پیدا می کند.

داشتن یک فکر خلاق و نداشتن تجربه کسب وکار، شاید کمی با هم در تناقض باشند. هرچه قدر که کمتر تجربه داشته باشید، به همان اندازه هم بیشتر تحت فشار قرار خواهید گرفت و دوران سخت تری را در طرح ریزی یک برنامه کسب وکاری قابل قبول خواهید گذراند.


رویارویی با ناشناخته ها

کسب و کار شما تا چه مدتی دوام خواهد آورد؟ چه قدر پرثمر خواهد بود؟ آیا مشتریان محصولات شما را می پسندند؟ آیا شما قادر خواهید بود که مسیر مالی ثابتی را طی کنید؟ هیچ یک از این سوال ها یک جواب ثابت و مشخص نخواهد داشت، حتی در استارتاپ هایی با یک ایده عالی و در دسترس داشتن تمامی منابعی که مورد نیاز توسعه این ایده می باشند.

وجود فاکتورهای ناشناخته در مسیر کسب وکار به معنای این است که ثبات شغلی شما با نوسان روبه رو خواهد بود و بسیاری از برنامه های بلندمدت شما در طی زمان و باظهور پیشرفت ها و نوآوری های جدید، اثرگذاری خود را از دست می دهند. کنار آمدن با این فراریت یکی از سخت ترین بخش های کارآفرینی برای یک کارآفرین تازه کار خواهد بود.

تنهایی

این یک مشکل تقریبا نادیده گرفته شده در حوزه کارآفرینی می باشد و بسیاری از صاحبان کسب وکاری جدید برای این چالش آماده نخواهند بود تا اینکه زمان آن فرابرسد. کارآفرین بودن کمی ما را دچار یک انزوا می کند. چراکه یک موقعیت فردی است و شما دارای همکاران و هم تیمی هایی نیستید که بتوانید به آنها بطور کامل تکیه کنید. شما باید ساعات بسیاری را کار کنید و مثل همیشه نمی توانید خانواده خود را ببینید. و کارمندان شما هم به نوعی با شما فاصله دارند.

قانون گذاری

این خوب است که شما یک رئیس باشید و دستور بدهید و قانون وضع کنید. دیر یا زود شما باید قوانینی را در کسب و کار خود تعیین کنید. از تعداد روزهای مرخصی که یک کارمند می تواند داشته باشد بگیرید، تا قوانینی برای بررسی شکایت یک کارمند. طرح این جزئیات، و فکر کردن به آنها کاری سرگرم کننده نمی باشد، اما برای هر کسب وکاری لازم و ضروری است.

تصمیم گیری

چه باور کنید و چه نه، این کار یکی از پراسترس ترین چالش های این لیست می باشدو کارآفرینان جدید، مجبورند روزانه تعدادی تصمیم سخت بگیرند، چه از تصمیمات شرکتی تاثیرگذار و تصمیمات زمانبندی و چه از تصمیمات کوچک و بزرگ. فرسودگی ناشی از تصمیم گیری یک حقیقت است و بیشتر کارآفرینان جدید این را تجربه خواهند کرد، اگر به اندازه کافی برای رویارویی با مراحل چالش برانگیز جدید، آماده نباشند.

اگر شما می توانید راه خود را از پس این موانع عمده پیدا کنید، پس برای احراز کردن خود به عنوان یک کارآفرین، به خوبی عمل خواهید کرد. اما به این معنا نیست که دیگر هیچ مانعی بر سر راه کسب و کاری شما نخواهد بود و هیچ مانع جدیدی هم پدید نخواهد آمد. ولی به هرحال شما آماده خواهید بود تا ازپس خود بربیایید و چالش های موجود را مدیریت کنید و در طول رقابت کسب و کاری خود را بالا بکشید.

منبع: http://www.entrepreneur.com/article/254721