هر مدیر شرکت و هر کارمندی ترس را در کار احساس می کند، این طبیعی است. ما از شکست می ترسیم، چرا که سابقه و موفقیت ما را تحت تاثیر قرار می دهد و مهم تر از همه از این می ترسیم که ترس هایمان را با دیگران در میان بگذاریم. ترس به نوبه خود چیز بدی نیست. در واقع، ترس به ایجاد انگیزه کمک می کند. ترس ما را در مورد تصمیمات ریسکی هوشیار نگه می دارد. ترس وجود ما را از انرژی و آدرنالین سرشار می سازد، ما را به جلو می راند و موجب خلاقیت ما می شود. در یک محیط استارتاپی، ترس می تواند یک موهبت باشد. وقتی در یک محیط کار حرفه ای کار می کنید و کم تجربه هستید، همین ترس از برآورده نکردن انتظارات، شما را به جلو می راند و به شما درس می دهد که چگونه با آن روبه رو شوید، زندگی کنید و مدیریتش کنید.
این پنج مورد، راه هایی هستند که به شما کمک می کنند تا با ترستان دوست شوید.
ترست را در آغوش بگیر
تو یک انسان هستی و نه یک روبات و یا سوپرمن. در هرروز با مجموعه ای از تصمیم گیری ها و خطرات و مسئولیت ها روبه رو هستی، ترس یک واکنش طبیعی به اینها است. پس آن را در آغوش بگیر و بپذیرش. وقتی در مورد ترس مثبت فکر کنی، تبدیل به یک محرک می شود تا یک ضعف. ترس به خودکنترلی کمک می کند و از تصمیم گیری های عجولانه جلوگیری می کند. ترس یک خاصیت ذاتی است که به ما کمک می کند تا در تصمیم گیری های بزرگ دوبار فکر کنیم.
ناتوانی هایت را تحلیل کن
ترس می تواند تو را فلج کند و اجازه ندهد تا در مورد مشکلاتت حتی فکر کنی. به آن اجازه نده تا مثل یک هیولای سایه مانند در گوشه اتاقت باشد. آن را تحلیل کن. سوال بپرس، مثلا آیا این پروژه به خاطر کمبود زمان برای من ترسناک به نظر می رسد؟ مثل یک پازل مشکل زمان را حل کن. یکی از راه های غلبه بر ترس، تقسیم کردن مشکلات به چند بخش است.
به روش خودت، فشار کاری را مدیریت کن
ترس به روش های مختلفی، افراد را تحت تاثیر قرار می دهد. تجارب گذشته، ویژگی های فردی و سیستم مدیریتی، روش مدیریتی ما را تحت تاثیر قرار می دهد. ترس به ما یاد می دهد که چگونه استرس را مدیریت کنیم، ما مجبوریم که یا به ترس اجازه پیروزی بدهیم و یا به آن اجازه دهیم که ما را قدرتمند سازد. پس تلاش کن که منبع اصلی ترست را پیدا کنی و استرست را کنترل کنی.
از دوستانت کمک بگیر
هرچیز ترسناک، زمانی که شما با دوستانتان هستید، کمتر ترسناک به نظر می رسد. پس تا می توانی از همکاران مورد اعتمادت کمک بگیر، آنها می توانند تشخیص دهند که چه زمانی مسیرت سخت تر می شود. اگر نیاز است تفریح کن تا استرست کاهش بیابد. این شبکه پشتیبانی می تواند به تو کمک کند تا انرژی بگیری و بفهمی که تنها نیستی، آنوقت است که ترست را مدیریت می کنی.
دلایل ریشه ای ترست را بدان
همه مدیران تجاری با فشارها و ترس هایی بر سر کارشان، روبه رو هستند، ولی مهم این است که درست منبع مشکل را تشخیص بدهند. این مدیران با تجربه ای که دارند، بالاخره متوجه می شوند که مشکلات سه دلیل عمده دارد: مردم، محصولات، روال انجام کار.
در مرحله اول تلاش کن که بدون هیچ ترسی به مشکل اصلی ات نگاه کنی، شاید آنقدرها هم ترسناک نباشد. از اینکه مهره های سازمانی ات را دوباره بچینی، اجتناب کن. به جای آن به تیمت دقیق تر بنگر، به رفتارهای گروهی شان، به عملکردشان و منبع اصلی مشکل را پیدا کن و آنوقت یک مرحله به حل آن نزدیک خواهی شد.
هرکسی ترس را احساس می کند، اما تو می
توانی متفاوت باشی، از این طریق که دلیل اصلی اضطرابت را بفهمی و از آن، اهرمی
برای پیشرفت بسازی. هرچه قدر زودتر ترست را بپذیری، زودتر هم یاد خواهی گرفت که به
آن احترام بگذاری و از آن کمک بگیری تا در کارت به جلو بروی.
منبع: http://www.entrepreneur.com/article/251199