یکی از مهم ترین درس هایی که هر کارآفرینی باید آن را بیاموزد، یادگیری انجام آزمایشات صرفه جویانه است. شاید برخی نتایج این آزمایشات را تنها شکست بدانند اما اینطور نیست. به جای آن به این فکر کنید که برای یک کارآفرین این بسیار حیاتی است که چیزی را قبل از رقیبانش بیاموزد و در کنار این آموزش شرایط کنونی جهان را تشخیص دهد، بعد به طراحی و اجرای یک آزمایش سریع و ارزان بپردازد، که بتواند نتایج فرضیه ها و تحلیل ها و بازخوردهای حاصل از آن را که شامل شکست ها و موفقیت ها است، مورد بررسی قرار دهد.
یکی از مزیت های یک کارآفرینی کوچک نسبت به شرکت های بزرگ، کمبود منابع این کارآفرینان است، چرا که مدیران این شرکت های بزرگ با اطمینان اینکه تمامی منابع، همیشه و در هر موقعیتی در اختیارشان است، به این می اندیشند که زمان کافی برای طراحی استراتژی هایشان و اجرایی کردن آنها دارند. درست در زمانی که یک شرکت بزرگ در حال تصمیم گیری و اجرایی کردن یک استراتژی جدید می باشد، یک استارتاپ می تواند که ۶ الی ۷ آزمایش را در مورد مدل های مختلف کسب و کاری انجام دهد. و نتیجه این است که با انجام آخرین آزمایش، احتمال اینکه یک استارتاپ بیشتر از یک شرکت بزرگ در جاده فرصت های روبه رشد قرار بگیرد، بیشتر است.
چرا که با انجام هر آزمایش، استارتاپ درسی بزرگ می گیرد که چگونه کار خود را با نیازهای مردم تطبیق دهد. برای مثال شما در آغاز راه اندازی یک استارتاپ هستید، و می خواهید کمی تحقیقات انجام دهید، خوب تیمی تشکیل می دهید و به سراغ مشتریان می روید، ایده خود را مطرح می کنید، نظرات را می شنوید، خواستگاه ها و بازخوردها را در نظر می گیرید و به آسانی از این نمونه گیری ارزان و بدون خرج کردن هیچ پولی و تنها با صرف کمی زمان، به این نتیجه می رسید که این ایده موفق نمی شود، و چه بسا ممکن است که در طول این فرایند به ایده ای جدید برسید که بسیار موفق تر عمل کند. به همین سادگی!
پس به این دقت کنید که زمانی که قصد راه اندازی و اجرایی کردن ایده
استارتاپی خود را دارید، حتما به تحلیل و آزمایش و تحقیق راجع به آن بپردازید و
بدانید که نظرات و بازخوردهای مشتریان در رابطه با ایده شما، بسیار تاثیرگذار و
کمک کننده است.
منبع: http://www.entrepreneur.com/article/239611