شما ممکن است در زمینه خلاقیت، در مورد خود نظراتی داشته باشید که شما را از خلاقیت واقعی دور کند، پس هیچگاه این 6 دیدگاه را در مورد خود نداشته باشید.

من یک شخص خلاق نیستم

زمانی که شما خود را یک شخص خلاق و یا یک رهبر می دانید و برعکس، در واقع در حال تصمیم گیری در مورد کارهایی هستید که می توانید به دنبال آنها بروید و یا نه. زمانی که افراد به این ایمان دارند که می توانند دنیا را تغییر دهند، به همان اندازه هم کنجکاوتر و روشن فکرتر می شوند و کمتر به نظر می رسد که به راحتی تسلیم شوند. پس قصه خود را تغییر دهید. همیشه به خود بگویید، که می توانید. و اگر هنوز به آن اعتقاد ندارید، افرادی را پیدا کنید که روزی به آنچه که شما می خواهید به آن برسید، رسیده اند، و به داستان زندگی آنها گوش دهید. ممکن است که آنها بگویند که همیشه به خود می گفته اند که صبور باش، کمک بگیر و به جلو حرکت کن. پس شما سعی کنید که داستان بهتری برای خود تعریف کنید، اینگونه است که بازی را به سبک خود به جلو خواهید برد. 

بالاخره یک نفر این مشکل را حل خواهد کرد

در واقع، خلاقانه ترین راه حل از جانب کسانی ارائه می شود که بهتر از همه مشکلات را درک کرده اند. آنهایی که همیشه در حال اندیشه کردن در مورد آن مشکلات هستند، تحقیقات می کنند، و در مورد چالش به وجود آمده با دیدگاهی متفاوت فکر می کنند. اینها هستند که بسیاری از موانع بر سر راه را کنار می زنند، و سرانجام یک راه حلی را پیدا می کنند. پس به جای منتظر ماندن، یک کاری انجام دهید. بنویسید، بخوانید و یا حتی نیمی از روز را فقط  فکر کنید. این جستجوی شما برای پیدا کردن یک راه حل، فرسنگ ها شما را به جلو می برد.

به تنهایی می توانم از عهده آن بربیایم

زمانی که مشکلی برایتان پیش می آید، با دوستانتان و یا همکارانتان صحبت کنید و در میان بگذارید. مشکلات پیچیده، دیدگاه های متفاوتی را می طلبد و خلاقیت نتیجه یک کار گروهی و همکاری افراد است.

تنها یک راه برای خلاق بودن وجود دارد

اشتباه است. هرکسی روش خود را برای انجام کارها دارد، حتی اگر در در مسیری مخالف افراد دیگر حرکت کند، روش های تولید یک محصول، برنامه ریزی، تعیین اهداف روزانه و محیط های کاری کاملا متفاوت با دیگران. پس تلاش نکنید تا از یک ایده و یا یک موفقیت تقلید کنید و همان مسیر را بروید و در کل سعی نکنید که با دیگر افراد برابری داشته باشید.

من تحت فشار، بهتر کار می کنم
واقعا این چیزی که شما به خود می گویید، محرکی برای انگیزه شما نخواهد بود مگر اینکه برای انجام کاری یک موعد سررسید داشته باشید. اما اشتباه نکنید، آدرنالین ربطی به خلاقیت نخواهد داشت. وقتی شما به سرعت یک راه حل پیدا می کنید، به این دلیل است که مجبور هستید و نه اینکه آن بهترین است. محدودیت زمانی باعث ایجاد استرس و وقوع اشتباهات می شود، و همین شما را به سمت استفاده از راه حل های موجود سوق می دهد، و نه به سمت خلاقیت. شما باید یک انگیزه جدید برای خود بیابید، پس به خود یادآوری کنید که این پروژه و کار چه نفعی برای شما دارد و شما چه نفعی برای آن دارید. روی کار تمرکز کنید، به شما کمک خواهد کرد.

من باید همه چیز را تا مرحله آخر مورد بررسی قرار دهم

نقاط نامشخص یک مسیر می تواند بسیار ترسناک به نظر برسد. ولی حتی گیرافتادن در چنین موقعیت هایی و یا حتی شروع کردن یک پروژه ای که به نظر نمی آید که موفق شود، ارزشش را دارد. اینکه شما به عقب برگردید و دوباره شروع کنید، نشان دهنده شکست نیست، گاهی وقت ها برگشت به عقب نیاز است، چرا که باعث می شود تا همه چیز درست در سر جایش قرار گیرد. 


منبع: http://www.entrepreneur.com/article/249488