طرح تجاری بدردنخور است
دو شرکت نخست من با شکست مواجه شدند. هردوی آنها با جزئیات زیادی در طرحهای تجاری برنامهریزی شده بودند. آنها استارتاپهای فناوری بودند که سعی داشتم برای آنها در سیلیکون ولی سرمایهگذار پیدا کنم.
MindValley به هنگام شروع هیچ گونه برنامه
و چشماندازی برای دو سال آینده هم نداشت. یک ایدهی ساده بود که روی یک دستمال
کاغذی به تصویر کشیده شده بود. از سیستم جدید Adword گوگل برای هدایت ترافیک به سمت
محصولات مدیتیشن استفاده کردم تا راه میانبری خلق کنم. کاری که من انجام دادم
شیرجه زدن در بازار و فروش بود. هیچ وقت برای این کار سرمایهگذار جذب نکردم. هیچ
وقت خیلی کارها را پیچیده نکردم. تنها و تنها برای انجام کارها عجله کردم.
هدف کسب درآمد میلیونی نبود، و هدف ایجاد یک کسبوکار و سپس رها کردن آن نبود. هدف ایجاد کسبوکاری بود که برای من درآمد ۴۰۰۰ دلار در ماه ایجاد کرده تا مجبور نباشم هر روز از ساعت ۹ تا ۵ سر کار بروم، تا با دوستدخترم ازدواج کنم و ایدههای بزرگتری را در سر بپرورانم. حالا دیگر مورمور میشوم وقتی کسی از من میخواهد که طرح تجاری ام را برایش توضیح دهم. در عوض، برایش یک دیاگرام خواهم کشید.
سرمایههای خود را کنترل کنید
من خیلی زود مرتکب اشتباه شدم. آنقدر سخاوتمند بودم که نصف شرکت را به باد دادم. به اندازه کافی اعتماد به نفس نداشتم و حس کردم که به یک شریک نیاز دارم تا کارها را به پیش ببرم. آنقدر احمق بودم که بدون درخواست سرمایهگذاری داراییهایم را در اختیار دیگران قرار دادم. اگر کمی باهوشتر بودم، در مورد داراییها بیشتر صرفهجویی به خرج داده و در عوض برنامهای پاداشی مبتنی بر عملکرد اجرا میکردم.
همچنین با سهامداران توافقنامه امضا نکردم. اشتباهاتی که هنگام خرید سهمالشرکه دیگر شرکا برایم حدود ۵ میلیون دلار هزینه در بر داشت.
همانطور که پیشتر ذکر شد، داشتن سهم عمده ای از شرکت برای من مهم است. داشتن تمامی مالکیت سازمان یعنی من تحت فشار شرکا، هیئت مدیره، سرمایهگذارها و غیره نیستم و میتوانم چیزی را عرضه کنم که مورد علاقه خود من است.
شبکهها را جعل کنید و برقراری تماس را یاد بگیرید
من عضو گروههای شبکه ای زیادی هستم. بسیاری از ایدههایی که دریافت کرده ام از این گروهها بوده است. خیلی تعجب میکنم هنگامی که کارآفرینان میگویند کنفرانسها و گروههای شبکه ای بیفایده هستند. راهش این است که به سراغ افراد درست بروید.
من تا سال ۲۰۰۸ به هیچ گروهی نپیوستم، و این یعنی ۵ سال بعد از اینکه من استارتاپ خود را شروع کردم. در نتیجهی این کار کسب و کار من منفجر شد. دلیل این امر تنها ارتباطاتی نبود که پیدا کرده بودم. بلکه دیدن کسانی بود که داشتند کاری را میکردند که من رویای آن را در سر میپروراندم. این کار باعث شد تا رویاهای من آسان تر و عملی تر جلوه کنند. من به این اثر «بنیستر» میگویم. قبل از اینکه «راجر بنیستر» یک مایل را در چهار دقیقه بدود کسی فکر نمیکرد که این کار شدنی باشد. ولی بعد از اینکه او این کار را در سال ۱۹۳۰ انجام داد، عدهی زیادی پس از وی توانستند این رکورد را به ثبت برسانند. نکته این است که دیدن کسانی که در حال انجام دادن رویاهای شما هستند باعث میشود که کار شما شتاب بیشتری بگیرد.
منبع:
http://www.mindvalleyinsights.com/7-lessons-from-building-a-lifestyle-business/
برداشت آزاد خودم از این موضوع.