همه ما تاکنون داستان و حکایت های ترسناک بسیار زیادی در رابطه شروع یک کسب و کار یا با یکی از اعضای خانواده یا وارد کردن خانواده در کسب و کار خودمان شنیده ایم. اما آیا واقعا چنین کاری اشتباه است؟
بنابراین کلید موفقیت در کار کردن یا کار نکردن با یکی از اعضای خانواده نهفته نیست، بلکه بستگی به این دارد که با کدام یک از اعضای خانواده این مشارکت را شروع می کنید. در حقیقت انتخاب کردن یکی از اعضای خانواده اشتباه نیستبلکه انتخاب اشتباه است که می تواند موجب قرار گرفتن شما در مسیر شکست شود.
هر تصمیمی که به عنوان یک صاحب کسب و کار می گیرید، بازتاب دهنده ارزش های شما می باشد. از آنجاییکه اعضای خانواده اغلب در کنار هم و در یک شرایط با هم بزرگ شده و پرورش یافته اند، به احتمال زیاد از ارزش های یکسانی در کار و زندگی برخوردار می باشند و اینگونه در صورت وارد شدن به یک رابطه شراکت اطمینان بیشتری نسبت به همخوان بودن طرز تفکر و رفتار یکدیگر در موارد مختلف تصمیم گیری خواهند داشت.
شرکت جواهری بن بریج یکی از خردهفروشان صنعت جواهرات و ساعت است که بیش از ۷۰ مغازه در ۱۱ ایالت غربی آمریکا دارد. اکثر مغازههای شرکت در مراکز خرید
واقع است. تجارت خانوادگی بریج اکنون توسط نسل چهارم این خانواده مدیریت میشود.
بن بریج با یک مغازه در سال ۱۹۱۲
آغاز به کار کرد. ساموئل سیلورمن که سازنده ساعت بود، مغازهای را در مرکز سیاتل
راهاندازی نمود البته برای مغازه از نام خود استفاده نکرد و نام بن بریج را که
داماد او بود و از سال ۱۹۲۲
به عنوان شریک تجاری وارد کار شد، برای مغازه برگزید. در سال ۱۹۲۷ ساموئل ترجیح داد که به کالیفرنیا نقل
مکان کند و سهام خود را به دامادش پیشنهاد داد. بن این سهام را خرید و تجارت
خانوادگی را در صنعت جواهرات راهاندازی نمود. دو خصوصیت در تشکیلات بریج وجود
دارد که نسل به نسل منتقل شده است. از زمانی که بریج در سال ۱۹۲۷ مالکیت کامل شرکت را بهدست آورد، به سیاست ترفیع تنها از
طریق کارکردن و کسب تجربه در شرکت توجه زیادی شد و این مساله باعث شد که شرکت یکی
از کمترین جابهجاییها را در نیروی کار در صنعت داشته باشد. تمامی مدیران و
مدیران اجرایی کار خود را از فروش آغاز کرده اند و این قانون برای افراد خانواده
هم صادق است. ویژگی دیگری که بر شرکت حاکم است رویکرد محافظه کارانه به گسترش است
و مدیران شرکت نمیخواهند از داراییهای مالی خود برای رشد سریع و ناگهانی استفاده
کنند.
دهه اول تجارت بن بریج به گفته خودش تلاشی برای نجات یافتن بود. شرایط ضعیف
اقتصادی در دهه ۱۹۳۰ باعث شد او اعلام
ورشکستگی کند و در جایگاهی قرار بگیرد که آرزو داشت هیچگاه این مساله تکرار نشود.
تامینکنندگان تقاضای پول داشتند و برای مدتی بریج از عهده آن برنمیآمد. وی در
نهایت توانست همه بدهیهای خود را با سودهای به دست آمده پرداخت کند، ولی آثار این
تجربه سخت تا زمانی که اقتصاد از بحران عظیم مالی خارج نشد از بین نرفت. احتیاط
مالی و رشد محتاطانه از مشخصات مدیریت پسران بن بریج به نامهای هرب بریج و رابرت
(باب) بریج بود. دو برادر زمانی که اولین فعالیتها خارج از سیاتل آغاز شد به صورت
فعال وارد تجارت خانوادگی شدند. در سال ۱۹۵۰
دومین فروشگاه خرده فروشی در نزدیکی برمرتون واشنگتن گشوده شد. باب مغازه برمرتون
را مدیریت می کرد و پدر و برادر دیگر نمایندگی مرکزی را هدایت می کردند. در ابتدا
مغازه جدید خوب عمل کرد و به موفقیتی نظیر مغازه سیاتل دست یافت. پس از آن فروش
کم شد و دیگر به حالت اولیه خود بازنگشت.
در دهه ۱۹۶۰ تحت مدیریت باب و هرب
شرکت دوباره گسترش یافت. مشکلاتی که در نحوه عملکرد مغازه برمرتون وجود داشت دو
برادر را بر آن داشت تا مکان جدید را برای راهاندازی مغازه در نظر بگیرند. در
اوایل دهه شصت فروشگاههای زنجیرهای «جی سی پنی» از بریج خواست که شعبههایی را
در مراکز این فروشگاه در سیاتل راهاندازی کنند. بن بریج نیز این پیشنهاد را
پذیرفت. با این اقدام برادران با پیچیدگیهای راهاندازی غرفه در فروشگاههای
زنجیره ای آشنا شدند و زمانی که نسل بعدی خانواده وارد شرکت شد ۶ مغازه عملیاتی مشغول به کار بود.
نسل سوم بریجها شامل دو عموزاده «اد» و «جان بریج» بود که تا قرن ۲۱ رهبری شرکت را بهعهده داشتند.
اد فرزند باب اولین فردی بود که بهصورت صاحب منصب به شرکت پیوست. البته هر دو این
پسرعموها در زمان کودکی و نوجوانی خود به فعالیتهای جزئی در شرکت گذرانده بودند.
به عنوان مثال اد در محل شرکت در سیاتل زمینها را تمیز میکرد و نقرهجات را برق
می انداخت. او پس از فارغالتحصیلی در رشته تجارت و حسابداری در سال ۱۹۷۸ در بخش فروش مشغول به کار شد. اد
چندماه را در طبقه فروش گذرانده بود که ناگهان نامه ارتقایش را دریافت کرد. در
دسامبر ۱۹۷۸ مدیریت مالی شرکت
بعد از ۲۹ سال خدمت در شرکت و
بدون اطلاع قبلی، اعلام بازنشستگی کرد و باب بریج از فرزند ۲۲ ساله خود خواست که مسوولیت مالی شرکت را به عهده بگیرد. بعد
از چند سال فعالیت در این سمت در سال ۱۹۸۱
اد مسوولیت بازرگانی شرکت را پذیرفت و مسوولیتهای پیشین خود را به جان بریج که
پسر هرب بریج بود و در سال ۱۹۸۱،
بعد از خدمت سربازی وارد شرکت شده بود، واگذار کرد.
در سپتامبر ۱۹۹۰ مدیریت شرکت بهطور
کامل به اد و جان منتقل شد و نسل چهارم خانواده نیز وارد شرکت شد. شرکت در این
زمان دارای شعبی در واشنگتن، اورگان، کالیفرنیا، آلاسکا و هاوایی بود. طبق گزارش
ژورنال Puget sound مغازههای ۱۴۰۰
فوت مربعی این شرکت در سال بین ۲/۱
تا ۲ میلیون دلار فروش
داشتند و زنجیره خردهفروشی نیز ۴۵میلیون
دلار فروش سالانه دارد.
منبع:
http://www.magiran.com/npview.asp?ID=2224616