مردم همیشه در این فکرند که چه موقع ایده جدیدشان را عمل کنند. در واقع هیچ زمانی برای عملی کردن ایده جدید بد نیست. اگر شرایط اقتصادی خوب است، مردم کلی پول دارند و منتظر بهانهای هستند که خرجش کنند. پس بهتر است ایدهتان را عملی کنید. اما در شرایط بد اقتصادی هم برای شما به عنوان یک ایدهپرداز جدید ماجرا خیلی بد نیست. از آنجایی که بیشتر مردم در شروع کردن ایدههایشان در چنین شرایطی دودل هستند، ایدههای کمتری اجرایی میشود و شانس ایده شما برای دیده شدن بالا میرود.تقریباً سالانه ششصدهزار ایده جدید در امریکا اجرایی میشود.
اما خیلیهای دیگر هم هستند که با خودشان میگویند
همین امسال ایدهام را عملی میکنم و هیچوقت این کار را نمیکنند. چون هرکسی برای
خودش موانعی دارد که خیلی وقتها مانع عملی شده ایدهاش میشود. خیلیها از شروع
کردن کسبوکار جدید میترسند؛ چون ممکن است شکست بخورند. بعضیها هم منتظر ایده
نابی هستند که هیچکس تا به حال به فکرش نرسیده و فکر میکنند فقط در چنین حالتی
باید ایدهشان را عملی کنند. به بیان دیگر، منتظرند که دوباره چرخ را اختراع کنند.
اما همه
شبیه بیل گیتس و استیو جابز نیستند که ایده کاملاً جدیدی داشته باشد. اما اگر مثل
اینها نیستید لازم نیست منتظر یک ایده کاملاً جدید باشید. خیلی وقتها میشود از
ایدههای قدیمیتر استفاده کرد. برای این کار سعی کنید چنین سوالهایی از خودتان
بپرسید: «چگونه میتوانم این کار را بهتر کنم» یا «آیا میتوانم این کار را بهتر
از دیگران یا متفاوت با روش آنها انجام دهم؟» یا خیلی سادهتر «آیا بازار دستنخوردهای
وجود دارد که این خدمت یا محصول به آنجا عرضه نشده باشد؟» اگر برای این پرسشها،
پاسخهای مناسبی دارید، وقت شروع کردن فرارسیده.
عاشق نوشتن هستید اما نمی توانید بنویسید. عاشق موسیقی هستید اما نمی توانید آهنگ بسازید.
از روی همه نقاشی ها بهترین کپی را می کشید اما نمی توانید نقاش شوید. مهندسی معماری خوانده اید اما نمی توانید ساختمان بسازید. حالا باید چه کنید؟
برای خلاق شدن، کافی است نگاه تان را کمی دستکاری کنید، کافی است دنیا را از دریچه دید خلاق ها ببینید. همین و بس!
● از خودتان یک متخصص بسازید
درست است که برای خلاق بودن، باید این ویژگی را در ذات تان داشته باشید، اما حتی اگر ذاتا یک فرد خلاق باشید، باز هم هزار و یک کار باید بکنید تا ایده های ناب خودشان را به شما نمایش دهند. یکی از اولین کارهایی که باید بکنید، کسب آگاهی نسبت به موضوعی است که می خواهید در موردش ایده پردازی کنید. فکر نکنید علاقه بیش از حد شما نسبت به یک موضوع می تواند موتور خلاقیت تان را روشن کند. به جای اینکه با ایده های ناپخته کارنامه تان را خراب کنید، سعی کنید تا آنجا که می توانید برای شناخت بیشتر یک موضوع و متخصص شدن در آن زمان بگذارید.
● دست به عصا نباشید
برای پرداختن به ایده های تازه، مدام خودتان را قضاوت نکنید. اگر بخواهید با موشکافی یک سد جلوی ایده هایتان بگذارید، هرگز نمی توانید کاری را ارائه دهید. شاید حق با شما باشد و ایده ای که در ذهن دارید آنقدرها هم ناب نباشد اما اگر شجاعت مطرح کردنش را نداشته باشید، هرگز نمی توانید آن را بپرورانید و با برطرف کردن ایراد هایش از آن یک طرح بی نظیر بیرون بیاورید.
● اخم هایتان را باز کنید
محققان می گویند حال خوب، با خود ایده خوب هم می آورد. اگر شما می خواهید یک خلاق واقعی باشید، باید روی وضعیت روانی تان بیشتر کار کنید. سراغ تمام چیزهایی که خنده را به لب هایتان می آورند، بروید تا هم خلاق تر باشید و هم ایده های کم عیب و نقص تری به ذهن تان خطور کند.
● با خیال تان زندگی کنید
همه ما لحظاتی را تجربه می کنیم که ناخواسته باید در مکانی حضور داشته باشیم. حضور در یک جلسه کسالت آور سخنرانی، منتظر ماندن در مطب دکتر و آرایشگاه و وقت گذراندن در اتوبوس یا مترو، همه از زمان هایی هستند که به قول خودمان تلف می شوند. اگر می خواهید خلاقیت در شما ریشه بدواند، نباید به هیچ زمانی اجازه تلف شدن بدهید.
● از سقوط نترسید
هیچ کس یک شبه موفق نمی شود و هیچ فرد موفقی هم نیست که هرگز شکست نخورده باشد. شمافرض را بر این بگیرید که ایده فعلی تان، بهترین نظری است که می توانید داشته باشید و به جای فرار از موقعیت و ترس از شکست، تنها به بهتر شدن آن فکر کنید. اگر در آخر، زحمتی که کشیده اید به جایی که می خواستید نرسید، کنار نکشید.
● با جرقه ها آتش روشن کنید
برای اینکه بهترین طرح را ارائه کنید، دنبال ایده خاصی نگردید، زیرا پیدا کردن چنین ایده ای بیشتر از آنکه کوششی باشد، جوششی است. از تمام فکرهایی که در یک لحظه به ذهنتان می رسند، کمک بگیرید و به جای نادیده گرفتن شان، برای اصلاح کردن آنها وقت بگذارید. گاهی اوقات اولین نظری که در مورد یک موضوع دارید، می تواند بهترین نظر باشد. پس این جرقه ها را دست کم نگیرید و تنها به بسط دادنشان فکر کنید.
● از روی طبیعت کپی کنید
به جای جست و جو برای ایده های عجیب و غریب، فقط نگاهی به دور و برتان بیندازید. از حیاط خانه تان گرفته تا نقش ابرها، از میزکارتان گرفته تا صحبت هایی که در هر لحظه بین افراد رد و بدل می شود، همگی می توانند یک سرمشق خوب برای موفقیت شما باشند. پس بی توجه از کنار شان نگذرید.
● بدون قلم و کاغذ راه نروید
برای اینکه هیچ فکری را فراموش نکنید، یک قلم و کاغذ را در کیف یا جیبتان بگذارید و همیشه همراه داشته باشید، حتی خام ترین فکری که در یک لحظه به ذهنتان می رسد را بنویسید و پرداختن جدی تر به آن را برای زمان بعد بگذارید.
● هیجان تان را مدیریت کنید
اگر در مورد یک فکر خیلی هیجان زده شده اید، دست نگه دارید. این هیجان بیشتر از آنکه به شما کمک کند، می تواند ایده خوبتان را نابود کند.. همه راه هایی که در ذهنتان بررسی می کنید را روی کاغذ بنویسید و وقتی کارتان تمام شد، نوشته هایتان را دوباره مرور کنید و فکرهای تازه را با خودکاری با رنگ دیگر روی کاغذ بنویسید. وقتی ایده تان بیشتر جا افتاد، بدون هیجان های بیهوده، سراغ اجرایش بروید.
● به زندگی تان نظم بدهید
داشتن یک الگو برای زندگی، یکی از مهم ترین اصل هایی است که خیلی ها فراموشش می کنند. زندگی هنرمندانه را کنار بگذارید. برای اینکه خلاق باشید، بیشتر از آنکه به آزادی نیاز داشته باشید، نیازمند یک سبک زندگی دقیق و قابل پیش بینی هستید. مهم نیست که شب تا چه ساعتی بیدار بوده اید و چقدر وقت آزاد دارید. سعی کنید صبح ها راس یک ساعت معین از خواب بیدار شوید و به کارهایتان برسید، حتی اگر در آن روز کاری برای پروراندن نظرتان نکرده باشید، ایرادی ندارد. فقط بی نظم زندگی نکنید؛ همین!
● در آسمان ها سیر نکنید
همه ما خیال هایی را در ذهنمان می پرورانیم و گاهی فکر می کنیم که اگر امکانات لازم برای محقق کردنش را داشتیم، این فکر می توانست بهترین و خلاقانه ترین فکر جهان باشد.. یک خلاق واقعی با توجه به شرایط، امکانات مالی، اجتماعی و... ایده اش را می سازد و اجرایش می کند، پس بهانه آوردن را کنار بگذارید و سراغ فکری بروید که از عهده آن برمی آیید.
منبع:
http://khalaghbash.ir