قسمت اول:
چیرو هوندا در سال 1906 در روستایی کوچک، در ژاپن به دنیا آمد.
نام او «سوئیچر هوندا» است. او بانی شرکت هوندا و سازنده اتومبیل ها و موتور سیکلت هایی به همین نام می باشد.
هوندا
مطالعه خود را به مجله ای بنام دنیای چرخها محدود کرد. روزی هنگام ورق زدن
آن مجله چشمش به یک آگهی استخدام افتاد. شرکت آرتی شوکاتی توکیو، به یک
شاگرد تعمیر کار نیاز داشت. او از آن شرکت تقاضای کار کرد، که
موافقت شد.
بیست
ساله بود که مدیر به او پیشنهاد داد شعبه ای از شرکت آرت شوکاتی در دهکده
اش باز کند. او مجبور بود که گاهی تمام شب را نیز کار کند.
هوندا به این فکر افتاد که در 30 سالگی نخستین اختراع خود را به ثبت برساند.
هوندا به این فکر افتاد که از رئیس خود جدا شود، تمام اندوخته خود را به خرید توکای شویکی اختصاص داد.
در سال 1938 آقای هوندا دانشجوی فقیری بود که آرزو داشت یک حلقه پیستون طراحی کند و آن را برای تولید به شرکت تویوتا بفروشد. او هر روز به دانشگاه می رفت و شبها تا دیروقت به طراحی پیستونش می پرداخت پس انداز کمش را هم صرف خرید قطعه برای طرحش میکرد. اما باز هم به جایی نرسیده بود، سرانجام مجبور شد جواهرهای زنش را هم بفروشد، پس از سالها تلاش او پیستونی را که مطمئن بود کارخانه تویوتا خواهد خرید، طراحی کرد اما تویوتا پیستون را نخواست.
هوندا در دانشگاه با تحقیر و تمسخر دانشجویان و استادان روبرو شد که او را بخاطر ساختن چنین وسیله مضحکی دیوانه می پنداشتند. آیا هوندا ناراحت و عصبانی بود ؟ خیلی
آیا وضع مالی اش هم بد بود ؟ بله خیلی بد !
آیا از کار دست کشید ؟ به هیچ وجه
بر عکس او دو سال دیگر صرف ادامه تحقیق های خود برای ساختن حلقه پیستونی بهتر کرد. او کلید موفقیت را داشت :
1) تصمیم گرفت که چه می خواهد
2) به فعالیت پرداخت
3) مدام روش کار خود را تغییر می داد و قابلیت انعطاف داشت
نخستین
رینگ و پیستونهای او آنطور باید و شاید با استاندارد های معمول آن زمان
مطابقت نمی کرد و قابل عرضه نبود. سنگینی بار مسئولیت کمی هوندا را خم کرده
بود. پس از گذراندن دوره نقاهت، هوندا با کوله بار مختصری از اطلاعات فنی
به کارخانه بازگشت تا تولید رینگ و پیستون رابا کیفیت برتر از سر بگیرد.او
در این بازی برنده شد او موسسه تحقیقات هوندا را پایه گذاری کرد.
سرانجام، پس از بیش از دو سال، طرح خود را بهبود بخشیدو این بار تویوتا آن را خرید. پس از آن آقای هوندا تصمیم گرفت کارخانه تولید حلقه پیستون را تاسیس و راه اندازی کند. اما برای ساختن کارخانه احتیاج به سیمان داشت و دولت ژاپن هم که خود را برای جنگ جهانی دوم مهیا می کرد، دچار کمبود شدید سیمان شده بود اما هوندا عزم خود را جزم کرده بود تا این کارخانه را بسازد. او با گروهی از دوستانش هفته ها شبانه روز کار کرد تا راهی برای ساختن سیمان یافت. او کارخانه اش را ساخت و سرانجام توانست حلقه های پیستونش را تولید کند.
داستان هوندا به همینجا ختم نمی شود،در طول جنگ آمریکا کارخانه را بمباران کرد و بیشتر آن را نابود ساخت و او مجبور شد کارو کسبش را به تویوتا بفروشد. وقتی جنگ پایان گرفت، وضع کشور ژاپن بسیار آشفته بود، ذخایر کشور بسیار پایین آمده بود. گازوئیل جیره بندی شده و در بعضی مناطق، نایاب شده بود « آقای هوندا » حتی برای اتومبیلش گازوئیل نداشت تا برای خانواده اش از بازار خرید کند اما او بجای ناامید شدن، سوال برای نیرومندی از خودش پرسید: چه راه دیگری برای تامین غذای خانواده ام دارم ؟ چگونه میتوانم با استفاده از چیزهای کمی که هم اکنون دارم به بازار برسم ؟
«هوندا» موتور کوچکی در اتاقش دید.ناگهان به فکرش رسید آن را بر روی دوچرخه اش سوار کند، در آن لحظه بود که اولین موتور سیکلت جهان ابداع شد . او با اختراع جدیدش به بازار میرفت و برمی گشت، در طی زمان او تصمیم گرفت کارخانه جدیدی تاسیس کند و به تولید موتور سیکلت بپردازد، اما او پولی نداشت و وضع مالی ژاپن هم بسیار آشفته بود.« هوندا » چگونه میتوانست موفق شود؟
ولی هوندا بجای اینکه بگوید هیچ راهی نیست و ناامید شود ،به ایده ای جدید رسید.او تصمیم گرفت نامه ای به صاحبان فروشگاه های دوچرخه در سراسر ژاپن بنویسد و بگوید که برای تولید وسیله نقلیه جدید و ارزان و قابل استفاده برای همگان، طرحی دارد که می تواند تمام ژاپن را به حرکت در آورد، هوندا در نامه اش خواسته بود که صاحبان فروشگاهها در طرح او سرمایه گذاری کنند. از 18 هزار صاحب فروشگاه دوچرخه که نامه هوندا را دریافت کردند ،3 هزار نفر برایش پول فرستادند و او توانست اولین سری موتور سیکلت خود را تولید کند. به طور حتم فکر می کنید این طرح با موفقیت فراوانی روبرو شد ، مگر نه ؟ خیر این طور نیست.
هوندا با شکوفائی مجدد حرفه اش در سال 1948 ، یک کارگاه موتور سیکلت دایر کرد.
موتور سیکلت اولیه بیش از حد بزرگ و سنگین بود و تعداد محدودی آن را خریدند ، بنابراین هوندا با دیدن عیب موتور سیکلت ،بجای اینکه ناامید شود تغیر رویه داد. او تصمیم گرفت موتور سیکلت را سبکتر و کوچکتر کند « هوندا نام محصول کوچک شده را بچه خرس گذاشت . موتور سیکلت جدید بلافاصله در سراسر کشور مورد استقبال قرار گرفت و جایزه امپراتوری را برای هوندا به ارمغان آورد، همه با حسرت به او نگاه میکردند و به شانس او در رسیدن به چنین طرحی غبطه می خوردند.
آیا هوندا با خوش شانسی به اینجا رسیده بود ؟ یا خیر . او با کار سخت و آگاهی صحیح به موفقیت دست یافت و امروزه شرکت هوندا از موفقترین شرکتهای دنیاست. چون آقای هوندا هرگز تسلیم و ناامید نشد، او مطمئن بود که اگر انسان عزم خود را جزم کند،همیشه راهی برای پیروز شدن وجود خواهد داشت.
چند
سال بعد تولیدات شرکت هوندا همه جا پیچید و مدلهای گوناگون آن به بازار
های جهان عرضه شد. شرکت هوندا در سال 1962 به طور رسمی اعلام کرد که به
جرگه تولید کنندگان اتومبیل پیوسته است. زندگی هوندا را با دستور العمل
هایی که برای کسب موفقیت در پنج عبارت زیر خلاصه کرده به پایان می رسانیم.
1- همواره بلند نظر و با نشاط باشید.
2- به نظرهای معقول اهمیت دهید، به اندیشه های تازه توجه داشته باشید و اوقات خود را صرف بهبود تولید کنید.
3- کارتان را دوست داشته باشید و بکوشید تا آنجا که ممکن است کار را برای خود دلپذیر کنید.
4- بی وقفه تلاش کنید تا آهنگی موزون و آرام به کار خود بدهید.
5- ارزش تحقیق و تلاش را در نظر داشته باشید.
قسمت دوم:
آیا میدانید هوندا در سال1922 پس از استخدام در شرکت آرت شوکای به مدت یک سال چه کارمیکرد؟
خوب تعجب نکنید، سوئی چیرو به مدت یک سال از کوچکترین فرزند مالک شرکت آرت شوکای وهمسر ی مراقبت میکرد.
و اما هوندای موتور سوار، درست است سوئی چیرو نیز برای مدتی در مسابقات موتورسواری شرکت میکرد. با وجود علاقه شدید سوئی چیرو این دوره بسیار کوتاه و عاری از هرگونه موفقیتی بود.
او
معمولا با موتورسیکلتهای ساخت خودکه حاصل تجربیات شرکت آرت شوکای و
تجهیزات کهنه موتورهای اسقاطی بودند، در این مسابقات شرکت میکرد. سوئی
چیرو در یکی از همین مسابقات در سال 1936 به شدت مصدوم شد و پس از آن تلاش
کرد تا فرصت قهرمانی را برای سایر جوانها فراهم کند.
اولین باری که سوئی چیرو به راحتی گریست:
کسب مقام در مسابقات Tourist Trophy، در سال 1961 با موتورسیکلتهای تولید کارخانجات هوندا، موفقیتهایی نبودند که بتوان ساده از کنار آنها گذشت.
سوئی
چیرو در این سری از مسابقات حضور داشته و خود از نزدیک شاهد پیروزی تیم
مسابقات کارخانجات هوندا بود. سوئی چیرو از این لحظات به عنوان لحظاتی وصف
ناشدنی یاد کرد و در خاطرات خود گفته است: «تلاش و تحمل سختیها از همان
کودکی در زندگی من نقش اساسی داشتهاند و من همیشه سختکوش بودهام.
من
برای از پیش برداشتن موانع و ناملایمات تلاش میکردم و هیچ وقت به
چشمهایم اجازه خیس شدن نمیدادم. این موضوع باعث شده بود که من خیلی سخت
گریه کنم و خوشحالی و یا ناراحتیهایم را با هر چیز به جز اشکهایم برملا
سازم، اما در آن لحظات من هیچ مقاومتی نمیتوانستم از خود نشان بدهم من
میگریستم و تنها نیازم این بود که تمام کارمندان کارخانجات هوندا را یک به
یک در آغوش بگیرم، کسانی که در این موفقیت حتی بیشتر از من نقش داشتند.
(مجربترین
موتورسواران، سوار هوندا میشوند) این جمله معروفترین شعار تبلیغاتی
کارخانجات هوندا است که منجر به فروش چشمگیر این موتور در کشور آمریکا در
اواخر دهه 1950 شد. در همان زمان، هوندا به طور رسمی اعلام کرد که
کارخانجات موتورسیکلتسازی وی در آینده نزدیک تمام رقبای خود را پشتسر
گذاشته و بازارهای جهانی را از آن خود خواهد کرد.
پیشبینی
وی از دید بسیاری از صاحبنظران یک بولوف تبلیغاتی و از سوی برخی دیگر
غیرمنطقی و ایدههای بلندنظرانه رئیس یک شرکت تازه به دوران رسیده
میآمدتاریخچه کارخانجات موتورسازی هوندا به تولد مردی باز میگردد که از
کودکی رویای موتور را در سر میپروراند؛ عشق موتوری که در 17 نوامبر 1906
در یاما هیگاشی ژاپن متولد شد.
عزم راسخ و روح ریسکپذیر سوئی چیرو
هوندا ریشه در دوران کودکی او داشت. وی در خانوادهای متوسط متولد شد و تحت
نظر پدری آهنگر پرورش یافت. جیهی هوندا مرد آهنگری بود که در مواقع لزوم
به کارهایی نظیر دندانپزشکی نیز اقدام میکرد.
جی هی ارزش کار سخت، تلاش و اراده را از همان کودکی به فرزندش آموخت و سوئی چیرو به زودی صیقل دادن لبههای برنده ابزار آلات کشاورزی و ساختن اسباببازیهای ساده برای خود را آموخت. کار کردن در آهنگری پدر باعث کثیف بودن دائمی صورت و دستهای او میشد و به همین خاطر همکلاسیهایش او را روباه دماغ سیاه صدا میکردند.
عشق
موتور از همان کودکی در خون او بود و یکی از بزرگترین سرگرمیهای وی،
تماشای موتور کوچکی بود که به منظور تامین نیروی محرکه کارخانه برنجکوبی
مجاور منزل آنها به کار میرفت. سر و صدای موتور برای همگان سرسامآور و
برای سوئی چیرو سحرانگیز بود. سوئی چیرو ساعتها در مقابل کارخانه برنج
کوبی به سر و صدای موتور گوش میداد و به رویای بزرگ خود یعنی کسب مقام و
شهرت جهانی در مسابقات موتورسواری میاندیشید.
شرکت آرت شوکای:
در سال 1922، هوندای 15 ساله بدون هیچگونه تحصیلات فنی به عنوان شاگرد تعمیر کار به استخدام شرکت تعمیرات اتومبیل آرت شوکای درآمد. کار سوئی چیرو در آن بازه زمانی بر ماشینهای مسابقه آرت دایملر متمرکز بود.
ساکی باها را راننده مسابقات ماشینسواری برای اولین بار با ماشین آرت دایملر در مسابقات رالی Tsurumi شرکت کرد و توانست مقام اول را کسب کند. فردی که به عنوان مکانیک وی را همراهی میکرد سوئی چیروی 17 ساله بود. هوندا به منظور افزایش دانش فنی و پرورش استعدادهای ذاتی خود در آموزشگاه فنی ثبتنام و به کسب تخصص لازم در زمینه موتور و خودروسازی پرداخت.
نیاز به ساخت بخشهای پیشرفته ماشینهای آرت دایملر مهمترین محرک سوئی چیرو در مراحل بعدی کار بود.در سال 1928 هوندای جوان به اصرار رئیس خود به افتتاح و اداره یکی از شعب شرکت آرت شوکای در هاماماتسو اقدام کرد. بدینترتیب وی توانست گامهای اولیه در زمینه کارآفرینی و نوآفرینی را به طور مستقل و بدون هیچ سرمایه مالی هنگفت بردارد.
علاقه
به وسایل نقلیه موتوری، اراده آهنین، تلاش روزافزون و استعداد خدادادی
مهمترین عواملی بودند که در کسب موفقیتها و غلبه بر ناکامیها وی را یاری
میکردند.
هوندا با تکیه بر دانش جدید فنی و تجربیات کذشته به ساخت
و تولید رینگهای پیستون پرداخت. اگرچه تولیدات اولیه این محصول، کیفیت
لازم را نداشته و با استانداردهای معمول مطابقت نمیکرد، اما سوئی چیرو
دست از تلاش برنداشت و به منظور گسترش تحقیقات و پرورش خلاقیت و نوآوری
گروهی موسسه تحقیقاتی فنی هوندا را پایهگذاری کرد.
تحقق رویای بزرگ:
کارخانجات
موتورسازی هوندا با مسوولیت محدود در سپتامبر 1948 در هاماماتسو افتتاح
شد که بزودی جایگاه مناسبی را در ساخت و تولید موتورسیکلت کسب کرد.در ابتدا
شرکت، موتورهای بنزینی کوچک و کار کرده را خریداری کرده و پس از بازسازی
بر روی دوچرخه نصب میکرد و بدینترتیب وسایل نقلیه سبکی را در اختیار
کارگران ژاپنی میگذاشت.
موتورسیکلت مدلC به عنوان نخستین تولید کارخانجات هوندا به زودی وارد بازار شد. عرضه نسبتا موفقیتآمیز این موتور تلاش و جدیت هوندا و کارکنان وی را برای عرضه مدل جدیدتر افزایش داد.موتورسیکلت مدل D با نام رویای D به زودی جای موتورهای مدل C را در بازار پر کرد. نامگذاری هوشمندانه این موتور توجه تمام ژاپنیها را به خود جلب کرد.
رویای D، تحقق رویای بزرگ هوندا، کارکنان و کارگران کارخانه و حتی جامعه ژاپن پس از جنگ جهانی دوم بود. مهمترین ویژگیهای مدل جدید موتورسیکلتهای هوندا ارزان بودن، مصرف بهینه سوخت و اولویت در کیفیت بود اینها باعث محبوبیت روزافزون این کالا در جامعه ژاپن شد و آن را در صدر پر فروشترین موتورهای ژاپن قرار داد.
پنج
سال پس از رکود اقتصادی اوایل دهه 1950، کارخانجات هوندا توانستند جایگاه
بهترین تولیدکننده در کشور ژاپن را از آن خود کنند و در صدر پرفروشترین
موتورسیکلتها قرار گیرند، اما این جایگاه نمیتوانست جوابگوی سوئی چیروی
بلندنظر باشد. سوئی چیرو تنها به یک نقطه چشم داشت و آن نیز کسب جایگاههای
جهانی در تولید موتورسیکلت بود.
عرصه جدید موفقیتهای سوئی چیرو :
هوندا
باور داشت که کمپانیها و شرکتهای ژاپنی میتوانند از دستورالعملهای
مبتنی بر تجارت آمریکایی و تکیه بر سود شخصی بهرهمند شده و موفقیتهای
بیشتری را کسب کنند.سوئی چیرو در سال 1959 به تحقیقاتی همهجانبه در جهت
شناسایی و کشف پتانسیلهای خارجی اقدام کرد.
بهرغم تلاش و توصیههای کارشناسان اقتصادی، هوندا کشور آمریکا را برای سرمایهگذاری انتخاب کرد. توصیههای کارشناسان اقتصادی مبنی بر فروش پایین موتورسیکلت در آمریکا و دلایلی از این قبیل نتوانستند هوندا را از تصمیم خود منصرف کنند.
هوندا با استناد به بازارهای روبه رشد آمریکایی و ورود آنها به بازارهای جهانی و مشورت با مشاور مورد اعتمادش فوجی ساوا، کارخانجات آمریکایی موتورسیکلت هوندا AHMC را بطور رسمی به عموم مردم آمریکا معرفی میکرد.
این کارخانجات با سرمایهای بالغ بر 250.000 دلار آغاز به کار کرد.فروشندگان آمریکایی موتورسیکلت به دلیل عدم اعتماد به موتورسیکلتهای هوندا از عرضه و فروش آنها در فروشگاههای خود سر باز زدند، به همین دلیل اولین محصولات هوندا در آمریکا در فروشگاههای ماشینآلات مکانیکی و کالاهای ورزشی عرضه شدند.
عدم محبوبیت جهانی ژاپن پس از جنگ جهانی برای مردم آمریکا که هنوز خاطرات تلخ جنگ را به خاطر میآوردند از مهمترین دلایل عدم استقبال مردم آمریکا از این کالا بود، تا جایی که حتی عواملی نظیر مصرف سوخت کم، طرح زیبا و برتری کیفیت نتوانست جایگاه مناسبی برای موتورسیکلتهای هوندا کسب کند.
موتورهای
هوندا در بازار، توانایی رقابت با وسایل نقلیه آمریکایی را نداشتند.
محبوبیت وسایل نقلیه آمریکایی به دلیل سریع و راحت بودن، تمام نقاط مثبت
هوندای تازه وارد را تحت الشعاع قرار میداد.
تازه وارد بینالمللی:
در بحبوحه مشکلات ناشی از کارخانجات نو پای آمریکایی، سوئی چیرو در حال فراهم کردن مقدمات شرکت در سلسله مسابقات موتورسواری Tourist Trophy
بود. شرکت در مسابقات موتورسواری آرزوی دیرینه سوئی چیرو بود و به زودی
نام او را به عنوان تولیدکننده موتورسیکلت به جهانیان معرفی کرد.
تلاش
پنج ساله هوندا با کسب مقام اول مسابقات در سالهای 1959 و 1961 همراه
شد.دریافت جایزه تولیدکننده برتر سال 1962 و تبلیغات گسترده و پرهزینه،
شهرت سوئی چیرو و موتورسیکلتها او را به اوج رساند. ویژگیهای برجستهای
نظیر قابل اعتماد بودن، مصرف بهینه سوخت، سهولت در کاربرد و نگهداری و نیز
طراحی منحصر بهفرد، در مدت کوتاهی رقبا را از میدان خارج کرده و منجر به
فروش میلیونی این موتورسیکلتها شد.
15 سال پیش از آن نیز
موتورسیکلتهای تازه وارد هوندا در مدت کوتاهی رقبا را کنار زده و در صدر
جدول پرفروشترین موتورسیکلتهای ژاپن جای گرفت. یک بار دیگر تاریخ تکرار
میشد اما نه در ژاپن و نه حتی در آمریکا، بلکه در سرتاسر جهان.تکرار تاریخ
اتفاقی نبود.
اراده
آهنین، تلاش بیوقفه، روح ریسکپذیر، درایت و آگاهی ذاتی و بهرهگیری از
استعدادهای خدادادی عواملی بودند که موفقیت و شهرت را برای این چشم بادامی
ریز نقش به ارمغان آورده بودند.هوندا، تلاشهای بشردوستانه و خیرخواهانه
زیادی انجام داد که شهرت او را بیشتر کرده و باعث نقش بستن نام او در افکار
جهانیان شد.
شلیک نهایی؛ تسلط بر صنعت خودروسازی:
در سال 1969 کارخانجات آمریکایی هوندا، محصولات اتومبیل و کامیون خود با عنوان N600
سدان را وارد بازار کرد. اما این سوال در افکار عمومی که سالها با
محصولات موتورسیکلت هوندا آشنا بودند، نقش بست: «آیا کارخانجات معتبر تولید
موتورسیکلت میتواند خودروهایی مرغوب با کیفیت و ایمنی لازم را وارد بازار
کند؟»
در
سال 1972 همزمان با رشد صنعتی کشورهای در حال پیشرفت و روند روبهرشد
ساخت کارخانجات، مساله آلودگی محیطزیست مطرح شد و محصولات هوندا به دلیل
تولید آلودگی کمتر مورد حمایت گسترده قرار گرفتند. حمایت رسمیدولت آمریکا
از محصولات این کارخانجات یکی از این موارد بود.
قواعد پیشرفت:
سوئی
چیرو هوندا تولیدکنندهای بود که در اکثر موارد منتظر درخواست بازار
نمیماند. او محصولات شرکت را با نهایت دقت و با در نظر گرفتن سلایق
موتورسواران طراحی کرده و به بازار عرضه میکرد. بسیاری معتقد بودند او
خواسته تمام موتور سواران را میداند.
Benly در سال 1959، CB77 در سال 1961، CB750 در سال 1969 و Gold wing Gllooo در سال 1975 نمونههایی از تولیدات کارخانجات هوندا هستند که مورد توجه جوانان و موتور سواران قرار گرفته و با تقاضای شدید بازار مواجه شدند.
کارخانجات موتورسازی هوندا از دیر باز به تولید محصولاتی بر پایه مهندسی و فناوری معروف بوده است. هوندا به منظور موفقیت در قبضه بازار، ارتباطی نزدیک با مشتریان موتورسیکلتهای خود داشت و همین امر باعث موفقیت روز افزون او میگشت.
کارخانجات
هوندا سالها پس از بازنشستگی وی نیز بر پایه همان اصول یعنی تولید
محصولاتی با کیفیت برتر، تکیه بر دانش و فناوری جدید، در نظر گرفتن سلایق و
توقعات موتورسواران و احترام به حقوق شهروندی در تولید محصولاتی با آلودگی
کمتر گام برمیدارند.
عملکرد محدود، تفکر جهانی:
کارخانجات
موتورسیکلت هوندا با تولید بیش از 100 میلیون دستگاه، جایگاه بزرگترین
کارخانجات تولید موتورسیکلت جهان و در صنعت خودروسازی مقام هفتم را از آن
خود کردهاند. هماکنون کارخانجات هوندا با تولید سالانه بیش از 10 میلیون
موتورسیکلت، اسکوتر، دستگاههای چمنزنی، تراکتور و تجهیزات فنی جایگاه
محکمی را در این صنعت به خود اختصاص داده است.
افتخار کسب تمام این موفقیتها از آن مردی است که پس از جنگ جهانی دوم و مشکلات ناشی از رکود اقتصادی دهه 1960 قاطعانه بر اصول خود- تولید ملی در گرو بازاریابی جهان- اصرار ورزید.او معتقد بود اقتصاد کشورها تنها با زیر نظر داشتن بازارهای جهانی میتوانند به موفقیت دست پیدا کنند.سوئی چیرو مدیری بود که نمیتوانست میز کار خود را برای دو ساعت متوالی تحمل کند.
وی
همیشه در سالن تولید کارخانجات یا موسسه تحقیقاتی هوندا بهسر میبرد و
معتقد بود که موفقیتهای بزرگ اقتصادی در سالنهای تولیدی رقم میخورد.
بازنشستگی هوندا:
«کارخانجات
هوندا همیشه چند گام جلوتر از زمان خود در حال حرکت بوده است.
جوانگرایی، طراوت و برخورداری از رویاهای بزرگ مهمترین دلایل جهانی بودن
کارخانجات هوندا است.»سوئی چیرو در بیستوپنجمین سالگرد تاسیس کارخانجات
هوندا پس از گفتن این جملات اعلام بازنشستگی کرد و کارخانجات هوندا را در
اختیار جوانترها گذاشت. بر خلاف تصور عموم هوندا تمامی مناصب و
مسوولیتهای خود در کارخانجات هوندا را واگذار و به عنوان مشاور عالی به
فعالیت در کارخانجات هوندا ادامه داد.
پایان راه مردی که هنوز زنده است:
سوئی چیرو هوندا بزرگ مرد صنعت موتور و خودروسازی در سال 1991 در سن 85 سالگی از دنیا رفت.
http://www.movafaghan.blogfa.com/post-2.aspx