آیا تعادل بین کار و زندگی واقعا باعث می شود که شما موفق شوید؟ و یا نه فکر می کنید که با کار کردن شبانه روزی موفق خواهید شد؟ تحقیقات نشان داده اند که بعد از یک ساعت کاری مشخص کارایی فرد به تدریج پایین می آید، به این معنا که مقدار بازده کاری یک شخص که 70 ساعت در هفته کار می کند به اندازه بازده کاری یک شخص است که در هفته 55 ساعت کار می کند. همچنین به هر اندازه که ما خسته تر می شویم به همان اندازه هم قدرت درک و هوش و تصمیم گیری ما پایین می آید. به همین خاطر انسان های موفق می دانند که چگونه بین زندگی و کار خود تعادل ایجاد کنند. در اینجا به دوراه برای برقراری این تعادل اشاره می کنیم :

انسانهای موفق می دانند که از کار و زندگی خود چه می خواهند

یک چیزی که انسان های موفق در تعیین آن خوب عمل می کنند این است که هدف خود را درست تعیین می کنند. آنهایی که بین کار و زندگی خود تعادل ایجاد می کنند خوب می دانند که باید هدف مشخصی داشته باشند هم در جایگاه شغلی خود و هم در زندگی. این به آنها کمک می کنند که بدانند چه می خواهند و در نتیجه می دانند که چه موقع بگویند بله و چه موقع بگویند نه. البته که این کافی نیست که فقط یک هدف داشته باشید. شما نیاز دارید که فعالیت کنید و کارهای روزانه زندگی و شغل خود را بر عهده بگیرید تا به شما کمک کنند و به هدف های کلی خود برسید. برای اینکه متوجه بشوید که هدف خود را درست تعیین کردید یا نه، چند سوال زیر را از خود بپرسید :

آیا کارهای حیاتی زندگی و شغل خودم را در کوتاه مدت و بلند مدت برای رسیدن به موفقیت درست مشخص کرده ام؟

آیا راهی مشخص برای رسیدن به هدف هایم چه در کار و چه در زندگی در ذهنم دارم؟

آیا هدف های کوچکتری را برای خودم تعیین کرده ام که با رسیدن به آنها به هدف های کلی ترم برسم؟

آیا اهدافم را با افرادی که بتوانند حمایتم کنند در میان گذاشته ام؟

انسان های موفق برای رسیدن به اهداف خود تنها نیستند. یک نکته کلیدی برای تعادل این است که به درستی افراد اطراف خود را درک کنید و برعکس آنها نیز انتظارات شما را درست درک کنند. با شریک خود و افراد مهم دیگر در زندگی خود صحبت کنید و اهداف و انتظارات را در زندگی روزمره خود مشخص کنید. با رئیس و همکاران خود همکاری کنید و پارامترهای تعیین اهداف شغلی و موفقیت را به درستی مشخص کنید. وقتی که بدانید در زندگی و کار خود چه می خواهید آنوقت توانایی آن را دارید از سردرگمی اجتناب کنید.

آنها به آنچه که در خانه شان اتفاق می افتد اهمیت می دهند

در یک مطالعه متشکل از 122 مرد و زن، این نتیجه به دست آمد که این افراد وقتی در خانه هستند بیشتر نگران هستند تا وقتی سر کار هستند. انسان های موفق به مشکلات موجود در زندگی شان اجازه نمی دهند که کارشان را تحت تاثیر قرار دهد. آنها سعی می کنند راه هایی را بیابند تا بین کار و زندگی تعادل ایجاد کنند و با استرس هایی که از جانب هر یک از آنها وارد می شود مقابله کنند. استرس وارده از کار با استرس در خانه تفاوت دارد، در برخی زمنیه ها فشار وارده بیشتر است، زمانی که شما ریسک می کنید شکست می خورید، ضربه وارده مهلک تر است. در سوی دیگر قضیه شما احساسات را نیز با اتفاقات رخ داده در خانه همراه می کنید و این کاری است که در جایگاه شغلی خود آن را انجام نمی دهید. شما به سادگی نمی توانید زندگی خود را کنار بگذارید ولی کار خود را به راحتی کنار می گذارید. اینکه شما یاد بگیرید که واکنش های احساسی خود را در خانه مدیریت کنید و در جایگاه شغلی خود یک مدیر خوب باشید، خود یک کلید موفقیت است.

منبع : http://www.entrepreneur.com/article/249635