جهان بیش از 7 میلیارد جمعیت دارد، و هیچ دونفری مثل هم نیستند. همه این تفاوت ها، به وجود آورنده امکان های هیجان انگیز شغلی هستند و وقتی شما در یک کاری موفق می شوید، تنها یک شخص می تواند به وجودآورنده انگیزه باشد و آن هم خود شما هستید.

و اما چگونه می توان انگیزه را به وجود آورد؟ برای برخی از مردم، ترسشان باعث به وجود آمدن انگیزه در آنها می شود، آنها از ترس خود به عنوان یک سوخت استفاده می کنند و به جلو حرکت می کنند. یک کارآفرین از این می ترسد که دوباره به عنوان یک کارمند مشغول کار شود، همین ترسش باعث می شود تا انگیزه اش را از دستش ندهد و به جلو حرکت کند و یک کار پایدار را راه اندازی کند. این در حالی است که بقیه افراد ممکن است با داشتن چنین ترسی افسرده بشوند و دست از کار بکشند. چه چیزی در کار شما به شما انگیزه می بخشد؟ سعی کنید به سوالات زیر پاسخ دهید:

در کدام دسته از این افراد قرار می گیرید؟

مشکلات بخش اجتناب ناپذیر هر کاری هستند، ولی آنگونه که ما به این بخش و مرحله می رسیم، بستگی به دیدگاه خودمان از جهان دارد. افرادی هستند که مدام بهانه می آورند که این کار به سرانجام نمی رسد، مدام دلیل می آورند که این پروژه انجام شدنی نیست و به پول و زمان زیادی نیاز دارد. در عین حال افرادی هم هستند که مدام به دنبال راه حل هایی برای بخش های ناشناخته زندگی خود هستند، این افراد کسانی هستند که مدام می گویند: چرا نمی شود؟ به من نگاه کن، چرا تلاش نکنم؟ من چیزی برای از دست دادن ندارم.

آیا بر دلایل تمرکز می کنید و یا بر نتایج؟

آیا از آن دسته افرادی هستید که وقتی به رویای خود فکر می کنند بر دلایل اینکه رویای آنها عملی نیست، تمرکز می کنند و یا بر نتایجی که از عملی شدن این رویا خواهند گرفت؟ اگر تصمیم می گیرید که به هدفی می رسید، مجبور هستید برخی از کارهایی را که در گذشته انجام نمی دادید را الان انجام دهید. شما باید بر احتمالات یک کار و نتایج احتمالی آن تمرکز کنید. با این تفکر شما سریع تر به هدف خود خواهید رسید، شما شاد و سالم و ثروتمند خواهید بود.

آیا فکر می کنید که یک کار شدنی نیست و یا به دنبال راهی برای شدنی کردن آن می گردید؟

اگر شما به جای اینکه بر نشدنی بودن یک کار تمرکز کنید، به پیدا کردن یک راه حل برای آن بیندیشید، حتما خواهید توانست آن را شدنی کنید ولی برعکس اگر مدام بشینید و بگویید نمی شود، تا آخر عمر در همان مرحله گیر خواهید کرد. نتایجی که ما در زندگی می گیریم، نتیجه تفکراتی است که داریم. اگر به دنبال نتایج جدید هستید، به دنبال راه حل برای مشکلات قدیمی خود بگردید.

آیا به دنبال قوانین ثابت هستید و یا به راحتی ساختار شکنی می کنید؟

قوانین وجود دارند، به دلیل احترام، به دلیل نظم و به دلیل برخی سیاست ها. اما برخی قوانین بهتر است که شکسته شوند. این خوب است که شما در زندگی محتاط باشید ولی بیشتر افراد موفق در زندگی قانون ها را شکسته اند. به خود اجازه دهید که گاهی وقت ها ساختار شکنی کنید، آنوقت است که احساس راحتی و آزادی می کنید.

آیا به جهان به چشم یک مکان وحشتناک و شلوغ فکر می کنید و یا به چشم یک مکان سرشار از عشق و مهربانی؟

ما آنچه را که به آن معتقد هستیم، جذب می کنیم. اگر به جهان با دیدی منفی نگاه می کنید، جایی پر از نفرت و دشمنی وناراحتی ودرد، پس همین موارد را هم در زندگی و کار خود حس می کنید. ولی اگر تلاش کنید که بر حتی کوچکترین اعمال محبت آمیز تمرکز کنید، بر عشق، فرصت های امیدبخش، شما حتما فرصت های بسیاری را در زندگی بدست خواهید آورد و از آن لذت خواهید برد.

منبع: http://www.entrepreneur.com/article/249208