هیچگاه یک شخص موفق و یا یک ورزشکار موفق نمی تواند با راهنمایی افراد مبتدی و غیرمتخصص به موفقیت دست یابد. اگر می خواهید در هرچیزی بهترین باشید باید از متخصصان بیاموزید وزمانی که موضوع اصلی، راه اندازی یک کسب و کار موفق است، به دنبال این متخصصان در صنعت فناوری بگردید.

کارآفرینی در همه جای جهان وجود دارد، اما بدون شک مرکز اصلی و عالی رتبه این فعالیت ها در سیلیکون ولی است. جایی که موتور ابتکار عمل، سرمایه و استارتاپ وجود دارد که کمپانی های بزرگی چون  اپل، سیسکو، فیسبوک و گوگل و اینتل را نیرومند می سازد.

هرروز کمپانی هایی چون PayPal، Netflix، Uber، Tesla در تلاش اند تا صنعت را بروز کنند و زندگی های مارا در جهت بهتر شدن تغییر دهند.

اگر کوچک‌ترین علاقه ای به پیدا کردن و رشد دادن و رهبری یک استارتاپ دارید، تنها  جایی که می توانید کار خود را از آغاز کنید، همین جا است. اما این کار برای هرکسی ممکن نیست. اما دست کم خواندن این مقاله و یادگیری چند نکته در مورد چنین حوزه گسترده ای ضرری ندارد.

نرم‌افزار در حال خوردن دنیا است

بنیانگذار Netscape درست می گفت، اما چیزی که بیشتر از همه تاکید داشت این بود که نرم افزار در حال نابودسازی و دگرگون کردن چشم انداز هرگونه صنعتی در این جهان است.

 هیچگونه کار پاره وقت و یا اعتدال بین کار و زندگی وجود ندارد

اگر می خواهید یک کارآفرین موفق باشید، باید شبانه روز کار کنید و رویای خود را عملی سازید. همین دلیل این است که شما باید حتما کار خود را دوست داشته باشید. اگرنه، پس هیچگاه به موفقیت و راه اندازی کسب و کار و دست و پنجه نرم کردن با چالش هایش فکر نکنید. علاقه و شوق برای انجام یک کار، کلید اصلی موفقیت یک کارآفرین است.

یک دست صدا ندارد

دنیای فناوری پراست از داستانهایی در مورد تیم ها و گروه های کارآفرینی قدرتمند. از استیو جابز و استیو وزنیاک و   Intel’s Andy Grove  و  Gordon Moore تا تیم افسانه ای اپل که اولین مکینتاش را طراحی و ایستگاه کاری SUN را در استنفورد راه اندازی کردند. در واقع احتمال اینکه شما به تنهایی بتوانید یک حرکت بزرگ بکنید، کمتر است تا با کمک تیم کاریتان.

بدون سود و سرمایه رشد نخواهید کرد

یک شکست بزرگ برای بیشتر استارتاپ ها و کسب و کارهای کوچک، تمام شدن سرمایه است. مثل بسیاری از کمپانی ها چون فیسبوک، واتس اپ و علی بابا که در ابتدا در مقیاس های کوچک بودند، ولی همچنان در حال تلاش برای کسب سرمایه وسود هستند تا بتوانند رشد کنند. این معادله را هیچوقت فراموش نکنید: بنیانگذار+ سود و سرمایه= استارتاپ. این را بدانید که شما بدون کسب سرمایه و سود نمی توانید بزرگ شوید.



خودتان رویایتان را بسازید، چون خودش به سمت شما نمی آید

شاید این جمله غلط باشد: اگر رویایتان را بسازید، خودش نیز به سمت شما می آید. اما این جمله حتما درست است: اگر نسازید، نخواهد آمد. شما هیچ شانسی در بازار کارآفرینی نخواهید داشت، مگراینکه از جای خود بلند شوید، ایده خود را اجرایی کنید، محصول خود را تولید و سرویس خود را ارائه دهید و به دست مردم برسانید. به قول مارک زاکربرگ، سریع بروید و همه چیز را به کنار برانید.

تجربه کاربر یک میزان است

تجربه مشتری از یک محصول با خود همراهی، رضایت و جاذبه را به همراه دارد. این است از دلایل اصلی موفقیت Tivo، Uber و iPhone. در این مرحله است که بسیاری از فرصت های کسب و کاری پدید می آید. مثلا یک رابط کاربری گرافیکی و موس تولیدشده در SRI و Xerox PARC بود که مک را موفق کرد. یا رابط کاربری Netscape Navigator بود که کلید مقبولیت گسترده اینترنت شد.  

اولین ایده شما ملاک نیست

کمپانی های بزرگ هیچگاه براساس شکل اولیه محصول و یا ایده خود نبوده است که به موفقیت رسیده اند. توئیتر ابداع شده بود، اما بنیانگذار آن هنوز در یک استارتاپ رسانه دیجیتال به نام Odeo بود. بازار جستجوی اینترنتی چندپاره بود و گوگل تنها ۸ درصد سهیم بود، در زمانی که شرکت AdWords را در سال ۲۰۰۰ عرضه کرد. این بود که گوگل را موفق کرد و نه یک موتور جستجو.

‌‌ایجاد تفاوت و یا مردن، مسئله این است

این یک گفته رایج است که وب موبایلی موانع را کنار زده است.  پس به راحتی می توان با یک سرمایه اندک یک کسب و کار راه انداخت. حتما که وب فواید زیادی دارد و برای هرکس مزیت هایی دارد. اما این مزیت ها در یک دنیای رقابتی حتما خنثی می شوند. امروز محصول شما باید بهتر از هر محصول دیگری باشد، اگر می خواهید برنده شوید. و بله شما حتما می خواهید که برنده شوید.

به احساس خود اعتماد کنید

هر استارتاپی باید در هر برهه از زمان برروی یک اولویت تمرکز کند. در ابتدا تعیین یک مفهوم، و بعد عرضه کالا، جذب مشتری، و در نهایت افزایش سهم شرکت از بازار فروش. البته که شما باید سرمایه و سود خود را همراه با این رشد افزایش دهید، اما اساسا باید یاد بگیرید که تمرکز کنید و کلمه نه را زیاد بکار ببرید. به مجاورت اینکه یک فرصت پیش می آید شما باید آن را شناسایی کنید که به چه دردی می خورد. مثل زمانی که جابز رابط کاربری گرافیکی و موس را دید. شما باید بدانید که چه وقت باید بگویید بله.

شما باید تفاوت بین زمان هایی را که باید بگویید نه و زمان هایی که باید با تمام وجود از یک فرصت استفاده کنید، بدانید. به حس خود اطمینان کنید. پشت هر استارتاپ موفق یک یا دو بنیانگذار است که جرات رویارویی با ترس از ناشناخته ها و خطر کردن را داشته اند.

این است ماهیت کارآفرینی و سبک سیلیکون ولی.

منبع: http://www.entrepreneur.com/article/248841