"بازاریابی اجتماعی" اولین بار در سال 1971 توسط فیلیپ کاتلر و جرالد زالتمن بیان شد و از پیکره دانش های گوناگون از قبیل روانشناسی، جامعه شناسی، انسان شناسی، دانش سیاسی و تئوری های ارتباطی به همراه زمینه های علمی در تبلیغات، روابط عمومی و تحقیقات بازار طراحی شده است.
ویژگی منحصر به فرد
بازاریابی اجتماعی این است که اصول و روش های بازاریابی تجاری را برای تحلیل جامعه
و سلامت اجتماعی آن به کار می گیرد. این ایده در سال 1951 توسط ویب مطرح شد. وی جامعه
بازاریابی را با این پرسش به چالش کشید که: "چرا نمی توان برادری و اخوت و تفکر
منطقی را مانند صابون برای فروش به جامعه عرضه نمود؟"
این پرسش زمینه ساز تحقیقات و پیگیری های جدی برای خلق روش های موفق تاثیر گذاری بر رفتار افراد در بخش اجتماعی شد. تکنیک ها و روش های بازاریابی اجتماعی برای توسعه جهان در همه زمینه ها گسترش یافت.
توماس تانگز می گوید : من با کارآفرینی ملاقات کردم و از او پرسیدم چطور یک تیم بازاریاب موفق برای کسب و کار خود ایجاد کنیم؟ او پاسخ داد باید افراد جامعه را الویت بندی کرد و گفت باید در جامعه از افرادی استفاده کرد و آموزش های لازم درباره محصولات را به آن ها داد و در نهایت آن افراد همان قهرمانان بازاریاب ما خواهند شد. یکی دیگر از کارافرینان می گوید : بازاریابی تعامل هوشمند است. او گفت من فکر می کنم جوهر ه ی مدیریت جامعه، انتخاب افرادی متخصص و خلاق برای یادگرفتن آموزش های لازم بازارایابی است چرا که آن ها قرار است محصولات را فروش دهند و هر چقدر تیم بازاریاب قوی تر عمل کند فروش محصولات بیشتر خواهد بود. ایده شروع بازاریابی ،راه اندازی با مدیریت جامعه است و این ییک رمان نیست. اما می توان آن را یک گام قدرتمند برای اولین بار در ایجاد حرکت برای یک کسب و کار دانست.
منبع:
http://tomtunguz.com/community-marketing-1/
برداشت آزاد خودم از این موضوع.