شروع یک کسبوکار در یک هفته بدون پشتکار و تلاش ناممکن است. همچنین قابلتوصیه هم نیست، ولی امکانپذیر است. در حقیقت ما این روند را در 10 روز متمرکز و سخت فشرده کردهایم.همیشه برای کنترل و راهاندازی یک کسبوکار، فقط خود را در قبال آن مسوول بدانید.
روز اول: برنامه یک کسبوکار را بریزید.
هنگام راهاندازی شرکت College Hunks Hauling Junk در سال 2004، اولین قدم برای نیک فریدمن و شریکش، این بود که برنامه کاری مربوط به دو سال قبل خود را که در زمان دانشگاه ترتیب دیده بودند، شفافتر و دقیقتر کنند. که نتیجه این کار در اجرا بسیار ارزشمند و مفید بود.آنها توانستند 80,000 دلار سرمایهگذاری اولیه خود را به راهاندازی یک نیروگاه با 500 کارمند تبدیل کنند.
برنامه کسبوکار مهمترین عامل برای راهاندازی کسبوکار شما و سریعترین راه برای سودمندی شماست؛ چه در پشت یک دستمال کاغذی نوشته شده باشد و چه در 25 صفحه به طور دقیق به آن بپردازید.
روز دوم: درباره بازار تحقیق کنید.
مطالعه بازار برای جلوگیری از زمین خوردن کسبوکار واجب و حیاتی است. لازم است که شما یک چشمانداز کلی از صحنه رقابتی که میخواهید به آن وارد شوید داشته باشید: محصولات شما در مقایسه با محصولات موجود چگونه است؟ مشتریان مورد نظر شما چه کسانی هستند و برای صدور مجوز از جانب دولت چه مقرراتی را باید رعایت کرد؟ همچنین میتوانید از ابزار تخمینی برای اداره سازمانهای کوچک، دسترسی به دادههای جمعیت شناختی، نقشه برداری مشتریان بالقوه، رقبا و تامینکنندگان استفاده کنید.
میشل فیش در این باره می گوید: با وجود ارزشمند بودن تحقیق درباره پیش راهاندازی و برنامهریزی، از زیاده روی دوری کنید که روند کار شما را کند میکند، خصوصا اگر از لحاظ زمانی در مضیقه باشید. مشخص کردن برنامه بسیارمهم است؛ اما با بیش از حد فکر کردن و برنامه ریختن وقت خود را به هدر ندهید و سهم خود را در بازار با پیشبینیهای نادرست از دست ندهید.
روز سوم: به نشان تجاری خود فکر کنید.
هویت یک نشان تجاری که شامل نام و لوگوی حرفهای میشود.کسانی که مایلند خودشان این کار را انجام دهند، میتوانند از ابزارهای اینترنتی مانند لوگوساز آنلاین که نیاز به تخصص ندارد، استفاده کنند. اگر هم میخواهید کارتان ارزان و بیدردسر انجام شود، میتوانید از خدمات لوگوهای آماده استفاده کنید. همین که کار لوگو تمام شد، برای چاپ سربرگ، کارت ویزیت، پوسترها و ... به خدمات چاپ سریع مراجعه کنید.
در بیشتر موارد، در شروع راهاندازی یک کسبوکار نیاز به حضور اینترنتی است تا نام تجاری شناختهتر شود. یادتان باشد تا موقعیتهایی را در جاهای مختلف مانند فیسبوک، توییتر، اینستاگرام و لینکدین برای خودتان به وجود بیاورید.
روز چهارم: کسبوکار خود را ثبت کنید.
اگر قصد دارید کسبوکار خود را قانونیتر کنید و بتوانید بهصورت یک شخصیت حقوقی فعالیتهای خود را آغاز کنید، باید شرکت ثبت کنید. برای ثبت شرکت نیاز به مشاوره تخصصی حقوقی دارید. ماهیت راهاندازی یک کسبوکار بستگی به ثبت شرکت، ایدههای نام تجاری و محصولات و رسمی کردن قراردادهای شراکتی و غیره دارد.
روز پنجم: یک تکیهگاه پیدا کنید.
با گذشت دقیقهها و شروع کار آستینمیلر به کمک نیاز داشت؛ او توانست از طریق تبلیغات دو نفر را پیدا کند که جدیدا از دانشگاه فارغالتحصیل شده بودند، بدون معطلی آنها را استخدام کرد و یکی را در بخش فروش و دیگری را در بخش اجرایی گذاشت. با اینکه حقوقی نمیگرفتند و به عنوان کارآموز کار میکردند؛ ولی آستینمیلر به آنها قول داده بود که اگر همه چیز خوب پیش برود سه ماه دیگر آنها را به طور رسمی سر کار خواهد گذاشت.
بدون هیچ محل کاری، کارآموزهای آستینمیلر در کافیشاپها کار خود را انجام میدادند و خود او از آشپزخانه منزلش به همه چیز رسیدگی میکرد. همانطور که اولین اداره College Hunks Hauling Junk نیز زیرزمین خانه پدری فریدمن بود. فیش میگوید: میخواستیم مصرف ماهانه را به حداقل برسانیم.
همچنین از وعده و وعیدهای جذاب شرکتهای نرمافزاری و تکنولوژی برای بهبود و سرعت بخشیدن به کار دوری کنید. فریدمن میگوید: اگر تکنولوژی از لازمههای کار شما نیست بهتر است مراقب سرمایهگذاری پیش از موعدتان روی آن باشید، چون خیلی زود برایتان گران تمام میشود. بهتر است اول الگوی کاریتان را تنظیم کنید و سپس روی راهحلهای تکنولوژی حساب کنید.
روز ششم: فروش خود را آغاز کنید.
سودآوری به معنی فروش است. آستینمیلر و کارآموزهای او حتی قبل از راهاندازی رسمی شرکت خود کانالهای فروش فعال را دنبال میکردند. تلاشهای خستگیناپذیر فیش برای فروش با شبکههای ارتباطی شروع شد. او میگوید: من هیچ پولی نداشتم پس از پشت میز بلند شدم و وارد اجتماع شدم. هر رویدادی که با 25 نفر یا بیشتر در شهر اتفاق میافتاد من آنجا بودم. صبحانه، نهار و شام. فرقی نداشت.
برای حفظ بازاریابی و زمینههای فروش برای راهاندازی، فریدمن دیگران را وارد شبکههایش میکرد تا آنها را متوجه ریسک جدیدش کند. ما یک شبکه پشتیبانی داشتیم، گروهی مشوق که از ایدههای جدید ما الهام میگرفتند و قبل از راهاندازی آنها به ما کمک میکردند.
روز هفتم: با رسانهها کار کنید.
برای به وجود آوردن آوازه و فروش، ارتباط با رسانه را مقدم بشمارید. همانطور که ترنر و فریدمن دریافتند، توسعه رسانهای توسط صاحب یک کسبوکار میتواند به سرعت سود قابلتوجهی را پرداخت کند.
روز هشتم: برای اینکه موفق بشوید وانمود کنید که موفقید.
موفقیت معمولا یک پیشگویی منحصر به فرد است. هرچند که شروع خود را متوسط آغاز کنید و سابقه شما کوتاه باشد؛ مانند یک شرکت بزرگ فکر کنید و تصور کنید که به آن تعلق دارید. فریدمن میگوید: با اینکه از صحنه کنار گذاشته میشدیم، ولی مانند یک شرکت بزرگ حرف میزدیم، راه میرفتیم و عمل میکردیم.
روز نهم: زیرو بم کار را اجرایی کنید.
راهاندازی سریعترین راه برای سودآوری، حداقل در روزها و هفتههای نخستین اغلب به معنی انجام دادن زیرو بم کار در آن واحد است. این یک جدال پایدار بین پیش بردن کسبوکار جدید و رسیدگی به مشتریان با خدمات قابلتوجه است.
وقتی که حجم کاری روز به روز افزایش مییابد نشانه خوبی است، چون نتیجه این است که مشتری دارید. اکنون باید کارهایی مانند برنامهریزیهای استراتژیک، استخدام نیروی جدید و بازاریابی را در دستور کار قرار دهید. فریدمن توصیه میکند که ابتدا روی تولید جریان نقدی تمرکز کنید.
روز دهم: جشن بگیرید.
در آخر برای جشنی بزرگ و ایجاد حسن نیت در جامعه آماده شوید و اولین پایههای مجموعه کسبوکارتان، رابطهای شبکه، فروشندگان، دوستان، خانواده و مشتریان را دعوت کنید. انجام این کار چهره کسبوکار شما را معرفی میکند و به دیگران ثابت میکند که شما در انجام کار خود جدی هستید.
در سخنرانی جشن از هر کسی که به شما کمک کرده است، تشکر کنید و به دنبال بازخورد از میهمانانتان باشید.
منبع:
http://12ceo.ir/