۱٫ مانند کودکان، شگفتزده به کشف زندگی بپردازید و آن را با همه وجود دریابید.
۲٫ به جای چسبیدن به راه و روشهای امن و بیخطر، بیشتر دنبال روشهای تازه باشید.
۳٫ تجربهها را بیشتر با احساسات خودتان ارزیابی کنید تا با سنتها و نظرات دیگران.
۱٫ مانند کودکان، شگفتزده به کشف زندگی بپردازید و آن را با همه وجود دریابید.
۲٫ به جای چسبیدن به راه و روشهای امن و بیخطر، بیشتر دنبال روشهای تازه باشید.
۳٫ تجربهها را بیشتر با احساسات خودتان ارزیابی کنید تا با سنتها و نظرات دیگران.
1. اصلا چرا آنقدر بزرگ شویم؟
طراحی نقشه اهداف بلند مدت برای کسب و کار شما پیش از تصمیم گیری برای رشد
در مراحل بالاتر ضروری و حیاتی است. اگر هدفتان فروش بسیار زیاد در مدت
کوتاه (چند سال) است، خوب است. اگر از میل به رقابت سرشار هستید، بسیار
عالی است، اما اگر تنها خواسته شما این است که بتوانید محصولات خود را
بفروشید، کوچک بمانید.
2. آیا می توانید گوشه و کنار را خوب ببینید؟
ساختن یک امپراتوری تنها حول محور هدف گذاری و اجرای دقیق اهداف نمی چرخد.
سوپراستارهایی نظیر بیل گیتس و سام والتون، متحول کنندگان واقعی هستند.
میلیاردر های خودساخته، صنایع را در اختیار نمی گیرند، بلکه آنها را تغییر
شکل می دهند و به یکباره صنایع جدیدی را خلق می کنند. این به چیزی بیش از
هوش، شهامت و شانس احتیاج دارد. این موضوع نیازمند یک دیدگاه متعالی است.
برای رسیدن به اهداف باید:
- اهدافتان را دقیق و با تمام جزئیات در چند بند بنویسید.
- چندین بار آنرا مطالعه کرده و به ذهن بسپارید.
- ایمان داشته باشید به هدفهایتان می رسید.
- رسیدن به اهداف را با این روش باور کنید
- دیوار ذهنی : نمی توان و نمی شود را خرد کنید.
- جملات تاکیدی برای هر کدام از اهدافتان را بنویسید و روزانه آنرا مرور کنید.
- فعالیت خود را شروع کنید.
- از مسیر رسیدن به اهداف لذت ببریم.
شما، در صورتی از اعتماد به نفس بالایی
برخوردار خواهید شد که در رقابت دائم با تنها چیزی که احساس رقابت را در
شما تحریک میکند - یعنی خودتان - قرار داشته باشید. در این صورت، زندگی از
نظر شما به شکل چیزی همانند یک بازی جلوهگر خواهد شد یعنی، موقعیتهای
دشوار زندگی را در حکم قوانین یک بازی در نظر خواهید گرفت-. ماجرای مارتین
نمونه خوبی از قضیه "رقابت با خود" است.
مارتین در یک مغازه موکت بری مشغول به کار بود. مشکل او این بود که دائماً
سعی میکرد در کار خود سریعتر و بهتر از دیگران باشد، اما هرگز موفق به
این کار نشده بود.
اگر جمعیت ایران رو 75 میلیون نفر فرض کنیم و اگر فرض کنیم همین جمعیت یک وعده غذایی خود رو در یک برنج بخورند
در همین وعده اگر هر نفر فقط و فقط یک دانه برنج رو نخورد و دور بریزد میشود 75 میلیون دانه برنج.
چشمان خود را ببندید و تصور کنید که اگر هیچ محدودیتی وجود نداشته باشد، زندگی شما چگونه خواهد بود؟ چگونه زندگی خواهید کرد؟
در محیطی دلخواه که همیشه آرزویش را داشته اید با تمام امکانات و شرایط ایده آل خود را تصور کنید. کم کم با این تمرین ساده، میلیاردر درونتان شکل می گیرد و هویت آن نمایان شود، فقط دقت داشته باشید که حداقل ۲ دقیقه باید بر روی این تصور تمرکز کنید.
این “من ثروتمند ” همان میلیاردر درونتان است که سال ها منتظر است تا شما او را صدا کنید و هر چه برای ثروتمند شدن می خواهید از او بپرسید.
فرمولی وجود دارد به این صورت : مشکلات انسان را جدی میکند.
شما افرادی را دیده اید که دچار مشکل می شوند.کمتر شوخی میکنند و کمتر می
خندند. بیشتر در فکر هستند.
اگر هنوز برای زندگی تان هدف گذاری نکردید ، این هفت برگ رو پر کنید و از سردرگمی نجات پیدا کنید .
برگه اول : اهداف زندگی شخصیبیشتر ما ایرانی ها میخوایم کار را با کمترین نفرات انجام بدیم ولی با بیشترین سود.و بعضا خیلی ها فکر میکنند انفرادی میتونند کاری رو به ثمر برسونن.
آخرین بار هفته گذشته شنبه تو ی دوراهی موندم. من و شریکم باشیم و سهم
درآمدی من ۷۰ درصد باشه و یا نه ۲ نفر دیگه در سود شریک بشن و سهم من ی
چیزی حدود ۲۵ تا ۳۰ درصد بشه؟
غالبا میگن ۷۰٪ خیلی بهتره اما من حساب کتاب کردم دیدم با حضور اون ۲ نفر درسته میزان درصد کم میشه اما سود بیشتر میشه. مثال:
اگر ما دو نفر بر اساس روابط و توانایی خودمون ۳ ماهه ۱۰ میلیون سود داشته
باشیم ۷۰٪ اش میشه ۷ میلیون. حالا اگه اون دونفر باشن تو همون ۳ ماه حداقل
۵۰ میلیون سود خواهد بود (اینو مطمئنم که حداقل ۵ برابر میشه) و خب ۲۵ درصد
اش هم میشه ۱۲ میلیون و پانصد! پس باز هم من سود کردم بیشتر از حالت قبل.
اکوسیستم، سخت افزار نیست، نرم افزار هم نیست. مجموعه ای است از محصولات (تبلت، تلفن، کامپیوتر)، برنامه های کاربردی، خدمات آنلاین، و تجهیزات؛ این مجموعه را گرانش عظیم یک برند -که همچون سیاه چاله ای در مرکز قرار گرفته ولی دیده نمی شود- به هم نگه داشته. و این، همان کاری است که اپل از همه رقبای خود بهتر انجام داده و آنها را هم واداشته تا در همین مسیر حرکت کنند.
فرض کنید جیم میخواهد در گوگل استخدام شود. او برای اینکار اقدام کردهاست و میداند که برای استخدام شدن شانس بسیار کمی دارد. گوگل هر سال میلیونها در خواست استخدام دریافت میکند و تنها از هر ۱۳۰ درخواست یکی به استخدام در گوگل میانجامد. برای مقایسه بهتر است بدانید که از هر ۱۴ نفری که برای ادامه تحصیل در هاروارد اقدام میکنند یک نفر پذیرفته می شود.
در دنیای بدون مرز اینترنت کشور ما از جمله کشورهایی است که آن را می توان به نوعی مصرف کننده صرف نامید. برای کارآفرینانی که علاقه دارند از این بازار گسترده استفاده کنند مشکلات فراوانی وجود دارد از کندی سرعت اینترنت تا مشکلات حقوقی و مالی مختلف.
باید توجه کرد که وجود چنین بازار گستردهای میتواند فرصتهای بسیار مناسبی را جهت کسب درآمد و وارد کردن ارز به کشور ایجاد کند و این در حالی است که مسئولین کشور برای ایجاد اشتغال و کسب درآمد غیر نفتی به دنبال جادو هستند. دنیای کسب و کار اینترنتی هر روز در حال پیشرفت است و سرعت توسعه این کسب و کارها هر روز بیشتر میشود. یکی از فاکتورهای اندازهگیری سرعت پیشرفت٬ سرعت عضوگیری است. این روزها کسب و کارهایی بوجود میآیند که سرعت عضو گیری آنها حتی از فیسبوک هم بیشتر است.
در این نوشته با سرعت پیشرفت تعدادی از کسب و کارهای آنلاین آشنا خواهید شد.
جک دروسی خالق تویتر یکی از بزرگترین رسانه های اجتماعی جهان هر روز ۱۶ ساعت کار می کند. جک که علاوه بر تویتتر٬ شرکت دیگری به نام square که در حوزه پرداخت های موبایل فعالیت میکند نیز تاسیس کرده است٬ در هر دو شرکت فعالیت می کند.
او ۸ ساعت در توییتر و ۸ ساعت هم در square فعالیت می کند. جک برای مدیریت زمانش یک روش ساده اما کاربردی را در پیش گرفته است. جک چگونه زمان را مدیریت می کند؟