هر کارآفرین موفق باید کمیت و کیفیت کتاب هایی را که مطالعه می کند، بالا ببرد. همه ما در مورد بیل گیتس و بن کارسون شنیده ایم که چگونه بدون وقفه در خانه می ماندند و کتاب می خواندند. خواندن شاید عادت راحتی برای توسعه دادن نباشد، اما راهی است که می تواند به شما در هرچه گسترده تر کردن کسب و کارتان کمک کند. شاید همه ما در ابتدای شروع به کتاب خوانی، سرعت بالایی نداشته باشیم و در طول یک ماه تنها بتوانیم یک الی دو کتاب را به اتمام برسانیم و تازه چیزی هم یاد نگیریم و شاید این سطح فهم و سرعت پایین ما را به سمت سرخوردگی مطلق سوق دهد.

اما بالاخره روزی فرا می رسد که باید از خود این سوال را بپرسیم که چگونه می توانیم کتاب های بیشتری بخوانیم و بیشترین بهره را در کمترین زمان از خواندن کتاب ببریم. آنوقت است که به تدریج به تعداد کتاب های خوانده شده توسط ما اضافه می شود و شاید بتوانیم در هر ماه ۶ الی ۸  و یا حتی ۱۰ کتاب را بخوانیم، و یا به عبارتی یک کتاب در هر سه روز. و حالا با استفاده از این ۵ تکنیک شما خواهید توانست که در طول یک سال ۱۰۰ کتاب بخوانید و با استفاده از آنها سرعت خواندن خود را افزایش داده و درک عمیق تری از آنچه که می خوانید داشته باشید:

تندخواندن را یاد بگیرید

یا به یک کلاس تندخوانی بروید و یا تندخواندن را تمرین کنید. شما می توانید منابع بسیاری را در اینترنت یافت کنید که به شما چگونه تندتر خواندن را نشان خواهند داد. یکی از بهترین کتاب ها در این حوضه کتاب موفقیت در تندخوانی به قلم پیتر کامپ می باشد. از دستتان برای خواندن متن مورد نظر استفاده کنید، با این متد دیگر نیازی نیست که بلند بلند بخوانید و در واقع در ذهنتان این کاررا انجام می دهید. همچنین چشمانتان را مجبور به سریع تر خواندن کنید. به تدریج توانایی این را بدست می آورید که به جای خواندن ۲۰۰ کلمه در دقیقه، ۱۰۰۰ کلمه در دقیقه بخوانید. استالین ۴۰۰ صفحه در هرروز می خوانده است و کندی ۱۲۰۰ کلمه در هر دقیقه، فوق العاده است.

از خواندن جلد به جلد کتاب ها بپرهیزید

اگر با هرکتابی که روبه رو می شوید، سعی کنید که ورق به ورق آن را بخوانید، در واقع زمان زیادی را تلف کرده و کمترین بهره را از آن برده اید. کتاب هایی با کیفیت متوسط تنها یک الی دو ایده اصلی دارند و کتاب های خوب ۲ الی ۳ و عالی ترین کتاب ها نهایت ۵ ایده را به شما ارائه خواهند کرد. در واقع بیشتر کتاب ها دارای کیفیتی متوسط هستند و یک نویسنده متوسط در نهایت می تواند ایده خود را در ۲۰ صفحه گسترش دهد و چون این تعداد صفحات برای چاپ یک کتاب کم است، مجبور می شود بخش های اضافی بسیاری را به آن اضافه کند. این حتما درست است که نویسنده ای عالی هیچگاه بخش های اضافی و بیهوده را به کتاب خود نمی افزایند، اما چند کتاب واقعا ارزشمند را می توانید پیدا کنید که حتما باید به طور کامل آنها را بخوانید؟

بیایید فرض کنیم که بیشتر کتاب هایی که به دستتان می رسد، کیفیتی متوسط دارد و منطقی به نظر نمی رسد که وقت خود را با خواندن ورق به ورق یک کتاب تلف کنید. خوب برای اجتناب از این کار، سعی کنید در ابتدا در طول ۵ الی ۶ دقیقه یک نگاه کلی به کتاب بیندازید تا ایده اصلی آن دستگیرتان شود. شاید اصلا بهتر باشد که یک جدول از مفاهیم یک کتاب تهیه کنید و این جدول به شما کمک خواهد که تا ایده های پراکنده در کتاب را متوجه شوید.

حتما صفحاتی از کتاب را که ممکن است بخواهید دوباره به آنها بازگردید، مشخص و در آنها نکات را حاشیه نویسی کنید، البته اگر آن کتاب ها برای خودتان است!

بعد از مرحله پیمایش ۵ الی ۶ دقیقه ای، در یک مرحله ۳۰ دقیقه ای نگاهی دوباره به کتاب بندازید و تنها زمان خود را صرف مطالعه بهترین بخش های کتاب بکنید. این کار بیشتر شبیه یک مرحله پیمایشی است که به شما اجازه فهم هرچه بیشتر مطالب را می دهد. در آخر هم اگر فکر می کنید، که ارزش دوباره خواندن را دارد، یک الی دوساعت زمان برای خواندن برای بار سوم صرف کنید. و اگر می توانید که بخش های مورد علاقه تان را در یک کتاب دوباره بخوانید، حتما برای مدتی مطالب آنها در ذهنتان باقی خواهند ماند.

تصور کنید، شما توانستید یک کتاب را در کمتر از ۳ ساعت بخوانید. مطلب کلیدی در اینجا این است که بسیار مهم است که شما بتوانید، بهترین مطالب را از ۱۰ کتاب بیرون بکشید تا درک آن مطالب تنها از یک کتاب. در طول یک سال شما تبدیل به فردی می شوید که می توانید ۱۲۰ کتاب در سال بخوانید در حالی که یک شخص عادی تنها می تواند ۱۲ کتاب را در این مدت بخواند.


برای خود محدودیت زمانی تعیین کنید

تعیین محدودیت زمانی برای آنچه که می خوانید، به تمرکز هرچه بیشتر شما کمک خواهد کرد. به خود ۴ ساعت وقت بدهید و ۲۰۰ تا ۳۰۰ صفحه کتاب را بخوانید. این کار را با تمرکز محض انجام دهیدو در محیطی باشید که مزاحمی نداشته باشید.

نکته اینجاست که شما باید بدانید که چه چیزی را می خواهید از هر کتاب دریافت کنید. اگر شما خود را مجبور کنید که بیشترین بهره را از یک کتاب در طول ۴ ساعت ببرید، حتما خواهید توانست که این کار را انجام دهید. این درحالی است که اگر به خود یک ماه وقت بدهید، اصلا نظمی در این کار نخواهد بود و تمرکز شما کاهش پیدا می کند.

بسیاری از مردم در زمان مطالعه وقت خود را صرف جستجو می کنند. اگر به دنبال معنی یک کلمه هستید، توجه شما کاملا جلب این موضوع شده و زمان بیشتری برای تمام کردن کتاب صرف خواهید کرد. به جای این کار، کنترل کتاب را در دست بگیرید، و به کتاب اجازه ندهید که کنترل شما را در دست بگیرد. اگر بخشی است که شما متوجه آن نمی شوید، از آن یادداشت بردارید و بعدا به سراغ آن بروید. همین کار را با کلمات ناآشنا انجام دهید.

کتاب های آسان را اول بخوانید

انجام این کار باعث ایجاد اعتماد به نفس در شما می شود.اگر شما در همان ابتدای کار خواندن یک کتاب آموزش ۱۰۰۰ صفحه ای را آغاز کنید، حتما سرعت شما کاهش پیدا خواهد کرد. کار خود را با  کتاب های ۱۰۰ تا ۱۵۰ صفحه ای شروع کنید، آنها را دسته بندی موضوعی کنید، هدف خود را روی خواندن یک الی دو عدد از آنها در هفته تنظیم کنید و به تدریج آن را افزایش دهید. بلاخره روزی می رسد که با اعتماد  به نفس کامل کتاب های بزرگتری را در مدت زمان کم تمام خواهید کرد. برخی کتاب ها از لحاظ مفهومی، بسیار پیچیده هستند. پس سعی نکنید که در همان ابتدای کار به سراغ اینگونه کتاب ها بروید. از کوچک شروع کنید و به تدریج حجم را افزایش دهید

فقط بهترین کتاب ها را بخوانید

قبل از خواندن یک کتاب، تصمیم خود را بگیرید که آیا ارزشش را دارد یا نه. خوب شما حتما کتابی را انتخاب می کنید تا یکی از مشکلات خود را حل کنید، پس باید قادر باشید که در ۱۰ دقیقه اول بفهمید که آیا به شما در حل مشکلتان کمک خواهد کرد و یا نه. یکی از این کارها امتیاز دادن به کتاب از یک تا ده است. مثلا عدد یک برای کتاب هایی که بسیار ضعیف و کم ارزش هستند و عدد ده برای بهترین کتاب ها و باارزش ترین هاست. اگر وقتتان کم است نباید کتابی را با امتیازی کمتر از ده بخوانید. اگر در حال خواندن یک کتاب هستید که خسته کننده است و شما را جذب نمی کند، آن را کنار بگذارید. این یعنی اینکه شما باید کتاب های خود را سازماندهی کنید. ۱۰ الی ۲۰ کتاب را برای خواندن در یک ماه تعیین کنید و تنها تعدادی از آنها را بخوانید، و دوباره به این لیست بیفزایید. از این مطمئن شوید که فقط کتاب هایی را بخوانید که توجه شما را جلب می کند و کتاب های غیرجذاب را کنار بگذارید.

کتاب خواندن شما را به سمت تجارب عالی سوق می دهد. نهایت استفاده را از یک کتاب خوب ببرید. کتابخانه خود را با طلای ناب سنگفرش کنید و شما باید بدانید که چگونه از این طلا استفاده کنید. ذهن خود را با دانش و خرد تغذیه کنید. این را بدانید که کتاب ها می توانند مشکلات و چالش های شما را حل کنند. حتی اگر تصمیم به خواندن همه کتاب ها ندارید، دست کم یکی را انتخاب کنید که بهترین است. یادتان نرود که شما باید برای کتاب خریدن پول خرج کنید.

منبع: http://www.entrepreneur.com/article/250266