من همیشه در کلاسهای اندرویدم همان جلسه اول درباره درآمد از برنامهنویسی اندروید با شاگردانم بحث میکردم. سؤالی که از آنها میپرسیدم این بود که چطور میخواهند از اندروید پول در بیاورند. غالباً اولین پاسخ خیلی از آنها «پروژه گرفتن» بود! امروز میخواهم کمی درباره پروژه گرفتن و «راز و رمزها»ی آن صحبت کنم.
چرا میخواهید پروژه بگیرید؟
بله! سؤال اول من این است که اصلاً چرا میخواهید پروژه بگیرید؟ اولین و سادهترین روش کسب درآمد از برنامهنویسی اندروید (و هر شاخه دیگری از برنامهنویسی) «پروژه گرفتن» نیست! اگر یک درآمد پایدار و یک موقعیت مناسب میخواهید بهتر است استخدام شوید. شرکتها معمولاً محیطی برای کار فراهم میکنند که برای پیشرفت و توسعه آینده شما بسیار بهتر از کار انفرادی و ماجراجویانه «پروژه گرفتن» است! در حال حاضر این ذهنیت غلط وجود دارد که موفقترین آدمها از لحاظ مالی صاحبان شرکتهای نوپا (استارتاپ) اند و بعد افرادی که انفرادی کار میکنند (فریلنسر) و بعد کارمندان شرکتها. لازم است بگویم این دیدگاه کمتر از یک درصد صحیح است و اتفاقی که در واقعیت میافتد دقیقاً عکس این تصور غالب است. پس اگر درآمد مناسب و پایدار میخواهید استخدام شوید و اگر میخواهید سالها در بدبختیهای مالی سروکله بزنید استارتاپ خودتان را راهاندازی کنید!
آیا میتوانید پروژه انجام دهید؟
میدانم که الان احساس میکنید به شما توهین شده است! شما همه برنامهنویسهای ابر قهرمانید! من به عنوان یک آدم معمولی از مسائل و مشکلات خودم در «پروژه گرفتن» مینویسم و میدانم که اوضاع شما خیلی بهتر از اینها است!
پروژه گرفتن و انجام دادن آن نیاز دارد به آدمی که همه کار بتواند بکند! باید برنامه اندروید بنویسد؛ برنامه وب بنویسد؛ گرافیک و فوتوشاپش خوب باشد و البته از مسائل مالی و بیمه و مالیات هم سر دربیاورد و البته توان مدیریت و برنامهریزی و هماهنگی هم داشته باشد. یک سؤال میپرسم، آیا میدانید «مفاصا حساب» چیست؟ اگر میدانید بروید و پروژه بگیرید و نوش جانتان! ولی اگر نمیدانید دست نگهدارید!
چطور پروژه بگیرید؟
اگر با خواندن دو بند بالا همچنان اصرار دارید «پروژه» بگیرید و زندگی خودتان را تباه کنید به خواندن ادامه بدهید! به قول محسن نامجو پروژه گرفتن که خود منازعه است! برای پروژه گرفتن باید پروژه دهنده شما را بشناسد و به شما اطمینان داشته باشد. بنابراین تا مدتی در بازار کار نباشید کسی شما را نخواهد شناخت و پروژه هم نمیتوانید بگیرید. پروژه گرفتن از سایتهایی مثل پونیشا را کلاً از ذهنتان بیرون کنید. تا پروژه دهنده و پروژه گیرنده هم را نشناسند هیچ پروژهی واقعیای داده و گرفته نمیشود.
حالا احتمالاً میپرسید چطور خودمان را به کارفرما بشناسانیم؟ اینجا است که خلاقیت خودتان را باید بروز بدهید. میتوانید مثل من وبلاگ بنویسید؛ میتوانید مثل من در آموزشگاهها تدریس کنید. میتوانید پروژههای کدباز خوب بنویسید؛ میتوانید در فورومهای برنامهنویسی فعال باشید و … خلاصه خلاقیت داشته باشید!
پروژه چند؟
حالا موافقت اولیه رو گرفتید و میخواهید برای پروژه قیمت تعیین کنید. برای خیلیها این قسمت سختترین قسمت ماجرا است. البته من معتقدم این قسمت آسانترین بخش کار است! چرا؟ توضیح میدهم. پروژه چقدر زمان میبرد؟ هر چقدر که اول کار فکر میکردید در ۲ ضرب کنید! حداقل درآمد مورد نظر شما در ماه چقدر است؟ این دو عدد را در هم ضرب کنید و قیمت پروژه را اعلام کنید. اگر مبلغ کم به نظر میرسد میتوانید کمی ضرایب را تغییر دهید. اما اگر فکر میکنید مبلغ پروژه زیاد شده است هرگز و هرگز مبلغ پیشنهادی را تغییر ندهید! چرا؟ چون بیچاره میشوید! آخر کار بی پول و بی انرژی میشوید و مجبورید با اکراه زیاد روی پروژه کار کنید.
خیلی خوشحال میشوم از خاطرات و تجربههای خودتان در «پروژه گرفتن» برای من و بقیه خوانندگان اسمارتلب بنویسید تا بتوانیم بحث در این باره را ادامه دهیم.
احتمالاً ادامه دارد!
http://smartlab.ir/%D8%B1%D8%A7%D8%B2-%D9%88-%D8%B1%D9%85%D8%B2%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D9%BE%D8%B1%D9%88%DA%98%D9%87-%DA%AF%D8%B1%D9%81%D8%AA%D9%86/