,  حتما" شده پیش خودتان فکر کنید چطور یک کسب وکاری موفق می شود و کسب وکار دیگری پیشرفت نمی کند؟

,  آیا علت پیشرفت و رشد کسب وکاری به دلیل ایده ی خوب می باشد؟

,  آیا همه ی کسب وکارها به این دلیل موفق بوده اند که ایده ی خوبی پشتشان بوده است؟

,  آیا می دانید ایده های کسب وکاری چطور به وجود می آید؟

,  آیا ایده های استارت آپی حتما" ایده ی خاص هستند؟

چگونه شما فرآیند ایده ی کسب وکار را شروع می کنید؟ کاغذی را بردارید و 5 الی 7 چیز را بنویسید البته آن چیزهایی که دوست دارید انجام دهید را بنویسید یا چیزهایی که واقعا" خوب است یا چیزهای شخصی را بنویسید. لیست شما ممکن شامل :" من واقعا با مردم خوب رفتار می کنم"، "من عاشق بچه ها هستم "، "من عاشق کامپیوترم"، " من عاشق اعدادم"،" من یک حل کننده ی مشکل هستم" فقط هر چیزی به ذهنتان می آید را بنویسید نیازی نیست که حتما" درکش کنید.از طرف دیگر لیست چیزهایی را که شما فکر نمی کنید خوب هستند و یا شما دوست ندارید انجام بدهید را لیست کنید.شاید شما دوست نداشته باشید با افراد جدید ملاقات کنید یا علاقه ای به بچه ها و صحبت کردن به آن ها نداشته باشید یا شما دوست ندارید سفر کنید.

وقتی شما لیستتان به پایان رسید از خودتان بپرسید." اگر سه یا پنج محصول یا خدمات بودند که زندگی را بهتر می کردند آن محصولات چه چیزهایی می توانند باشند؟"تعیین کنید چه محصول یا خدماتی زندگی شما را ساده تر و شادتر و تولیدات شما را بیشتر و کارآمدتر می کند و یا به عبارت ساده تر زمان بیشتری به شما می دهد.

بعد همان مجموعه سوالات را در مورد زندگی کسب وکار خود بپرسید.همچنین بررسی کنید چه چیزی شما دوست دارید و یا متنفر هستید درباره ی زندگی کاریتان ؟

بعد از انجام کارهایی که گفته شد از خودتان بپرسید چرا شما به دنبال شروع کسب وکارها در مرحله ی اول هستید؟سپس وقتی این کار را انجام دادید الگویی را جستجو کنید( آیا این نیاز برای کسب وکار جزو چیزهایی است که شما دوست دارید و یا خوب هستند می باشد.)

لحظات الهام بخش

الهام می تواند هر جایی پیدا نشود. به دست آوردن ایده می تواند به سادگی حفظ چشم برای حداقل کسب وکارهای داغ باشد.تولید آن محصولاتی که از ایده به وجود می آیند می توانند تمام وقت را بگیرند. نگاه مینیاپولیس بر پایه ی  قهوه ی کانادایی است.بنیانگذاران این استارت آپ در سال 1990 " قلب لحظه " را توصیف کردند و دو سال بعد  دومین شرکت بزرگ زنجیره ی قهوه را راه اندازی کردند.کارآفرینان قهوه انتخابشان این بود که محلی باقی بمانند.


کسب وکارهای داغ اغلب از طریق سیکلی انجام می شود. مثلا" در حرفه ی باعبانی  در چند سال گذشته  محصولات و تجهیزات باغبانی تغییر کرده است اما شما به باغبانی به عنوان کسب وکار در قرن 21 نگاه نمی کنید.یا کسب وکار خیاطی و کفش مورد تقاضای مردم می باشند و چون خواستار زیادی دارند موجودی کم خواهند ماند.

به عبارت دیگر شما می توانید هر ایده و سفارشی را متناسب با زمان و جامعه بگیرید . خلاقیت را هم به کارتان اضافه کنید. در واقع سفارشی کردن یک مفهوم به معنی انتخاب نیست آن جزو ضروریات است اگر می خواهید کسب وکار موفقی  داشته باشید.

یکی از بهترین راه ها برای اینکه بفهمید که کسب وکارتان موفق می شود یا نه این است که با مردم در این باره صحبت کنید. اگر آن فقط یک ایده ی کسب وکاری با همکاران و شرکا در این باره صحبت کنید.ایده های شخصی را توسط خانواده یا همسایه ها اجرایی کنید.آیا نمی ترسید که ایده ی شما را بدزدند؟ این احتمال زیاد نیست چون شما لازم نیست که ایده تان را با تمام جزییات برای افراد توضیح دهید و فقط شما کلی درباره یآن حرف خواهید زد.

امیدوارم در حال حاضر، روند تعیین چه کسب و کار برای شما مناسب است تا حدودی برای شما روشن شده باشد. درک کنید که راه اندازی کسب وکار  علم پرتاپ موشک نیست. درست است که راه اندازی کسب وکار آسان نیست ولی آن طور که مردم فکر می کنند پیچیده و ترسناک هم نیست.این یک فرآیندی است که باید گام به گام آن را طی کرد و مبتنی بر عقل سلیم است.گام بعدی در زمان است.گام اول کشف آن چیزی است که شما می خواهید . وقتی ایده ای دارید راجع به آن با مردم صحبت کنید تا ببینید مردم درباره آن چطور فکر می کنند.تعیین آن چه که می خواهید انجام دهید گام اول می باشد.شما هنوز تکالیف زیادی را باید انجام دهید. تخقیقات زیادی را هم باید انجام دهید.چیزی که بسیار با اهمیت است اراده ی شما برای انجام کار است یعنی اگر می خواهید امسال کاری را شروع کنید واقعا" آن را انجام دهید.

منبع:

http://www.entrepreneur.com/article/240604