هردفعه ای که شما در زندگی شکست می خورید، به این دلیل است که همیشه یک نقشه ثانویه برای جبران داشته اید. یک نقشه ثانویه برای جبران به چه معنا است؟ به نوعی اجازه ای برای شکست خوردن است؟ نقشه جبران یک کشنده برای کارآفرینان مشتاق است. شاید هیچگاه این را از زبان Howard Schultz نشنیده باشید که اگر Starbucks شکست می خورد من همچنان یک فروشنده ماشین بودم و یا مارک زاکربرگ که می گوید اگر فیسبوک موفق نمی شد من باید به هاوارد بر می گشتم و اپرا که می گوید اگر مردم من را در تلویزیون دوست نداشتند، در حال طلافروشی بودم.

اگر شما یک نقشه ثانویه برای جبران داشته باشید، اساسا انتظار شکست را می برید.

زمانی که من فوتبال بازی می کنم و قرار است یک ضربه پنالتی را بزنم، اگر انتظار آن را داشته باشم که آن را از دست می دهم، اصلا چرا باید از همان ابتدا این ضربه را بزنم؟ می بینید، اگر به اندازه کافی اعتماد به نفس داشته باشم، می دانم که می توانم. در غیر این صورت توپ را رها می کنم و این ضربه را نمی زنم. و همین معنای واقعی یک نقشه ثانویه برای جبران است، برنامه ای برای از دست دادن ضربه پنالتی. برای تعقیب رویاهای کسب و کاریتان، شما باید بطور کامل مطمئن باشید که چه می خواهید. شما نمی توانید یک برنامه پشتیبان و یا جبرانی داشته باشید. این مثل همان موقعی است که مردم می گویند: تلاشم را خواهم کرد، این بگونه ای به معنای معافیت از موفقیت است.

به هرکجا که می خواهید بروید و با افراد موفق صحبت کنید، همه آنها به شما خواهند گفت که اصلا حتی به نقشه جبرانی فکر هم نمی کردند. یعنی شکست به صورت یک انتخاب و یا گزینه برای آنها نبوده است. آنها یک مسیر را انتخاب کرده بودند و می خواستند که همه چیز را با آن مسیر تنظیم کنند. آنها در مورد روزهای پرباری صحبت می کنند که قرار است اتفاق بیفتد. برای موفق بودن در هر تلاشی، شما باید با به آنچه که انجام می دهید، اطمینان کامل داشته باشید. بدون محاسبه هزینه ها به درون فرصت ها شیرجه نزنید. این را بدانید که یک برنامه مناسب از عملکرد ضعیف جلوگیری خواهد کرد. برنامه ریزی یک عامل کلیدی است و شما باید هرروز آن را انجام دهید. شما باید وقت بگذارید و قبل از عملی کردن یک تصمیم رویایی، خوب فکر کنید. به یاد داشته باشید، اگر در برنامه ریزی شکست بخورید، برنامه ریخته اید که شکست بخورید. برنامه خود را طرح ریزی کنید و مزیت ها و معایب هر کاری را بنویسید. بعد وقت آن می رسد که حرکت درست را انجام دهید. همیشه برای برای تغییرات و تنظیم کردن خود با شرایط آماده باشید اما نقشه ثانویه ای برای جبران نداشته باشید.

شما باید ریسک کنید، اگر در مورد تعقیب رویاهای کسب و کاریتان جدی هستید. ریسک خود یک امنیت است. اگر شما بدانید که چه می خواهید و با تمام قلبتان آن را دنبال کنید، حتما موفق خواهید شد. کارآفرینان واقعی غریزه و نفس خود را دنبال می کنند، حتی اگر احساس کنند همه چیز علیه آنها است. آنها می دانند که بالاخره یک روزی آنچه می خواهند برای آنها اتفاق می افتد، اگر تلاش کنند. درست مثل ازدواج کردن. آیا شما زمانی که ازدواج می کنید، یک همسر ثانویه و جبرانی را در ذهن خود دارید؟ پس این کار را در دنیای کسب و کاری خود هم نکنید، مگر اینکه بخواهید شکست بخورید، درست مثل بسیاری از مردم. کار خود را برنامه ریزی کنید و برنامه خود را کار کنید.

از هر لحظه لذت ببرید و به آنچه که می کنید ایمان داشته باشید. نقشه ثانویه را دفن کنید و آنچه را که دوست دارید انجام دهید. اگر به خود ایمان داشته باشید، دیگران همه به شما ایمان خواهند داشت.

منبع: http://www.entrepreneur.com/article/250365