در دبیرستان حتما" درس فیزیک را گذرانده اید .یا شاید در این رشته تحصیل کرده باشید  نکته ای که این جا مهم است استفاده از قوانین آشنای فیزیک و ارتباط آن با کسب وکارها است. شاید باورتان نشود آن قدر با دنیای کسب وکار ارتباط خوبی دارد که اگر آن ها را برایتان بگوییم متوجه خواهید شد چه ارتباطی ما بین علم فیزیک و علم کسب وکار می باشد.

بارها پیش آمده که علم مخصوصا" علم فیزیک توانسته درس های با ارزشی درباره ی رهبری و مدیریت کسب وکار به ما درس دهد.تاریخ کسب و کارها پر است از مثال های دانشمندان باهوشی (گیتس، ماسک، اندرسون) که در سطح رهبران جهانی هستند.در اینجا به درس هایی از فیزیک که افراد موفق دنیای کسب وکار به آن ها توجه کردند خواهیم پرداخت و به عنوان برگه ی تقلب در کارها می توانید از آن ها استفاده کنید.

قانون اول نیوتن

چیزی که در حال سکون است، در حال سکون باقی می ماند. چیزی که در حال حرکت است ، در همان مسیر و با همان سرعت در حال حرکت می ماند. در هر دو حالت وقتی تغییر می کند که توسط نیروی نامتعادلی تحت تاثیر قرار بگیرد. برای اینکه بتوانید رهبر موفقی باشید نیازی نیست به روانشناس مراجعه نمایید. شما باید کاری کنید که کارها روی اجرا شود. شما باید بدانید که چه زمانی سرعت انجام کارها را کم و زیاد کنید و یا مسیر آن را تغییر دهید. بعضی مواقع پیشرفت کار شما بسیار سریع است. در مواقع دیگر، پروژه و یا محصولی که منابع زیادی را مصرف کرده است نیاز به این دارد که مجددا ارزیابی شود.

قانون دوم نیوتن

نیرو تابعی است از جرم جسم ضرب در شتاب آن. در کسب و کار ما دوست نداریم در مورد کلمه ای مثل “نیرو” فکر کنیم، اما نیاز است که این کار را بکنیم. وقتی محصول جدید در میان باشد، نیرویی که آنها در کارکنان، هیئت مدیره و مشتریان ما ایجاد می کنند بستگی دارد که ما آنها را چقدر بزرگ می کنیم و چقدر سریع آنها را وارد بازار می کنیم .

قانون سوم نیوتن

برای هر عملی، یک عکس العمل مخالف وجود دارد. زمانی که دو نفر می خواهند با هم ارتباط برقرار کنند، یک عکس العملی بین آنها اتفاق می افتد. زمانی که شما به دیوار هل می دهید ، یک نیرویی به سمت دیوار وارد می کنید. دیوار نیز در مقابل نیرویی به سمت شما وارد می کند.

هر چه فشار بیشتری دهید ، عکس العمل مقابل بیشتر خواهد بود. رهبران خوب ارزش ایجاد اجماع و به دست آوردن حمایت کارکنان را به خوبی می دانند و سعی نمی کنند نظر خودشان را تحمیل کنند. انگیزه دادن بسیار راحت تر از مجبور کردن است. باعث بالا رفتن روحیه می شود


انتقال انرژی حرارتی

انرژی حرارتی همیشه از محیطی با دمای بالاتر به محیطی با دمای کمتر حرکت می کند. وقتی شما یک تکه یخ را داخل یک لیوان نوشیدنی میاندازید، نوشیدنی شما به این دلیل “خنک” می شود که گرما از نوشیدنی به یخ منتقل می شود نه به این دلیل که سرما از یخ به نوشیدنی منتقل شود .یعنی شما باید شخص پر حرارتی باشید تا بتوانید انرژی خود را به اطرافیان منتقل کنید.شاد و پرانرژی بودن شما روی دیگران حتما تاثیر مثبت خواهد داشت. رهبران باید انرژی داشته باشند،سرحال باشند و مهمتر از همه باید این انرژی را به کارکنان و مشتریان نیز انتقال بدهند.

قانون پایداری انرژی

انرژی به وجود نمی آید و از بین نمی رود. فقط از شکلی به شکل دیگر تغییر می کند.  هر شخصی انرژی زیاد دارد ولی  نکته اینجاست که بتوان آن انرژی  را به چیز معناداری تبدیل کرد. می توان کارکنان نمونه را بهتر کرد .شما باید بتوانید به عنوان مدیر هر چیزی رابهتر کنید یا تلاشتان را برای بهتر شدن انجام دهید. یا حتی می توان برنامه آموزشی مداوم برای کارکنان اجرا کرد.

تئوری کار- انرژی

در فیزیک کار زمانی اتفاقی می افتد که یک شئ حرکت کند. تاثیر انرژی برای حرکت دادن یک شئ به عنوان تئوری کار- انرژی شناخته می شود. اگر شما بیرون یک ساختمان آجری بایستید و تمام روز آن را حل بدهید، به نظر خودتان کار زیادی انجام داده اید، اما تا زمانی که ساختمان حرکت نکند واقعا کاری انجام نشده است. زمان و انرژی خود را روی پروژه ها، سیستم ها و افرادی متمرکز کنید که می شود آنها را حرکت داد و از حرکت و مزایای ناشی از آن لذت برد . یا به عبارت دیگر انجام هر کاری که واقعا ارزش انرژی گذاشتن روی آن را دارد چون نتیجه ی قابل توجهی خواهد داشت.

منبع:

www.entrepreneur.com/article/248919

برداشت آزاد خودم از این موضوع.