در حالی که به یک کارآفرین خیلی باهوش مشاوره می دادم این سوال برای من پیش آمد که اکثر موسسان کسب وکارهای کوچک نمی دانند برای اینکه در رقابت پیوز شوند چه کاری باید انجام دهند . برای همین آن ها از افرادی مثل ریچارد برنسون و مار کوبان  را الگوی خود قرار می دهند تا متوجه شوند آن ها برای موفقیتشان چه کاری را انجام داده اند.بسیار مهم است که ما در مسیری که گام بر می داریم از افرادی که یک بار این مسیر را طی کرده اند کمک بگیریم.

برای اینکه در طولانی مدت موفق شویم بیشتر باید به ندایی که در درونمان است توجه کنیم تا اینکه منطقی عمل کنیم. بیشتر خود رابطه مهم است تا اینکه خودمان را بشناسیم بیشتر به تجربه مان بستگی دارد تا اینکه یک ایده را اجرا کنیم و بیشتر مهم است افکارمان را عملی کنیم تا اینکه بنشینیم و به  رویاهایمان فکر کنیم. باید بدانید همه ی این ها از طرز فکرتان ناشی می شودو طرز فکرتان رفتارتان را تعیین می کند و باید بدانید ان طرز تفکری که عملی شود خوب است و برنده به حساب می آید. بنابراین ذهنی بهترین است که:

1. اگر من بهترین نیستم پس دیگری بهترین است.

اگر شما جزو افرادی هستید که یک کار را به همان روش دیگران انجام می دهید،مطمئن باشید هیچ گاه نتیجه ای  که از کار می گیرید باب میل شما نخواهد بود چون شما علاقه ای به آن روش نداشتید و فقط از روی اجبار برای موفق شدن این کار را انجام دادید.علاقه داشتن به کاری که انجام می دهید همیشه شرط شروع برای موفقیت می باشد  اما این شرط شروع است برای اینکه در پایان نیز موفق باشید باید همیشه در کاری که انجام می دهید از همه ی افراد بهتر کار را انجام دهید.

2.موفقیت مثل دو مارتن می ماند نه دو سرعت.

من سال ها به عنوان مدیر ارشد استارت آپی بودم و خیلی زود آن کار را کنار گذاشتم به طوری که پاداش تلاش هایی را که کرده بودم به دست نیاوردم ولی در حال حاضر با تجارب شخصی من از کاری که دارم اگر نتوانید  به مدت طولانی در کارتان باقی بمانید مطمئن باشید هیچ گاه موفق نخواهید شد. موفقیت مثل یک بازی می ماند که یک عمر طول می کشد و زمان زیادی می برد.

 

3.  به حرف های دیگران گوش می کنم ولی آن چه ندای درونم می گوید عمل می کنم.

آیا می دونستید موفقیت به تصمیم هایی است که شما در روز می گیرید؟

امروزه در عصری زندگی می کنیم که دسترسی به اطلاعات نسبت به گذشته برای همگان آسان تر شده است  یعنی زمین بازی و شرایط برای انجام کار برای همه مهیا است.اگر در اطراف خود بهترین افراد را داشته باشید مفید خواهید بود ولی وقتی مسئولیت انجام کارها در کسب وکارتان با شماست باید دست به کار شوید  و به ندای درونتان گوش کنید همیشه این ندا حرف دلتان را می زند.

4.همیشه اینکه حرفی را بزنید که مردم دوست دارند بشنوند ارزشی ندارد.

در زندگیتان شده که کسی را دوست بدارید و از او حمایت کنید .هیچ کسی دوست ندارد دیگران را ناراحت کند و دل او را بشکند چون با این کار مردم به او دید خوبی پیدا نمی کنند و به عنوان یک فرد منفی نگاه می کنند.بنابراین حرف های بی ارزش زدن ، بی معنی ، حرف های امیدوار کننده ، الهام بخش و رویایی تحویل شما می دهند. ارزش شما زمانی آشکار می شود که حرف درست را به مردم بگویید ، حتی اگر استقبالی از حرف هایتان نکنند.

5. ایده ای که دارید اگر اجرایی نشود عملا" هیچ فایده ای ندارد.

ایده هایی که شما در ذهنتان دارید فقط تعدادی فکر هستند . همه ی انسان ها ایده هایی در ذهنشان دارند . ایده ها می توانند نوشته شوند یعنی هر کسی می تواند ایده هایی که در ذهن دارد را بنویسد. تنها تفاوتش در این می باشد که شما آیا ایده هایتان را عملی خواهید کرد آیا اجرایی می کنید  نباید حرفتان در حد شعار باشد و کسی پیروز است که سریع تر ایده اش را اجرایی کند.

6.اگر همه یک کاری را انجام می دهند شما سعی کنید کار دیگری را انجام دهید.


حتما شنیده اید که اگر همان کاری را انجام دهید که دیگران می کنند همان نتیجه ای می گیرید که دیگران می گیرند. مثلا امروز بازاریابی های دیجیتالی خیلی رواج پیدا کرده است.همه در حال انجام دادن آن می باشند یعنی افراد از ابزارهای یکسانی برای این کار استفاده می کنند مثلا امروزه اکثر افراد در تلگرام اقدام به فروش می کنند و خیلی این کار رایج شده است.


7. اگر از دیگران پیگیری کنید دیگر شانس اینکه در جایگاه بالاتر قرار گیرید را از دست می دهید.

در یک دسته، یک گروه، یک سازمان، یک شرکت یا هر چیزی که شما فکرشو بکنید، حتما" یک پیشگام وجود دارد. شما می‌توانید همان شخص باشید اگر بخواهید و دوست داشته باشید موفق شوید. دنباله‌رو بودن گناه نیست، اما اگر دنباله‌رو و پیشقدم هستید، در اینصورت خیالبافی کرده اید.

8. برای مشتریان محتوی مناسب اهمیت چندانی ندارد  برای آنها ارائه راه حل های خلاقانه اهمیت دارد.

کسب و کار بر یک اصل اساسی استوار است: فروختن محصول و یا خدماتی که مشتری به آن نیاز دارد. محصولات و خدماتی موفق می‌شوند که نیازهای مشتریان را با حل بزرگترین و سخت ترین مشکلات آنها برآورده ‌کنند. پس اگر مشکلات را با راه حل خلاقانه و درست ارایه دهید  موفقیت بزرگ نصیبتان خواهد شد. این معادله را فراموش نکنید.

9. من هیچ وقت از نتیجه تلاش های خودم راضی نیستم.

از بین تنها چند کتاب مربوط به تجارت که ارزش خواندن دارند، کتابی که با قاطعیت بهترین است، کتاب “چیزهایی که در دانشگاه کسب و کار هاروارد به شما تدریس نمی‌کنند (What They Don’t Teach You at Harvard Business School)” نوشته مارک مک کورمک (Mark McCormack) است. مارک می‌گوید یکی از کلیدی‌ترین ویژگی های قهرمانان این است که “عمیقا از دست آوردهای خود ناراضی هستند.” در حقیقت موفقیت بدترین دشمن خودش است.

10.شکست دردناک است.

حتما" برای شما هم پیش آمده که به شکست لحظه ای فکر کرده اید.وشکست دردناک است. اگر به اندازه کافی درد را حس کنید، به اشتباه واقعی خودتان پی‌ خواهید برد، از آن درس گرفته و دیگر هرگز آن اشتباه را مرتکب نخواهید شد. قوی‌تر و عاقل‌تر خواهید شد. اما اگر شکست دردناک نباشد هیچکدام از اینها رخ نخواهند داد. از شکست نترسید، شکست مقدمه ی پیروزی است شما با شکست قوی تر میشید. شکست ها به شما تجربه می دهند.

منبع:

http://www.entrepreneur.com/article/254154