آنکور جین بنیانگذار و مدیر جامعۀ کایروس[2] است، سازمانی که به کارآفرینان برتر جهان در تأسیس شرکت های مترقی و پیشرفته کمک می کند. جین در ماه مه سال 2011 از مدرسۀ بازرگانی وارتون دانشگاه پنسیلوانیا فارغ التحصیل شد و متعاقب آن، شرکت سرمایه گذاری تازه ای برای کمک به شرکت های نوپا در گسترش کارشان در بازار های خارجی تأسیس کرد.

کارآفرینی، شما را در مسیری قرار می دهد که می توانید جهان را تغییر دهید. اما در محدوده ای کوچکتر نیز، آزادی ایجاد تحول در زندگی خانواده و مردم جامعه را برایتان فراهم می کند. چه دلیل بهتری برای تأسیس شرکت خصوصی به جز رضایت خاطر از این که رییس خودتان هستید وجود دارد؟


می دانم به چه فکر می کنید: کارآفرینی کار آسانی نیست. برای این کار باید از تحصیلات عالی، پول زیاد، و ارتباطاتی در سطوح بالا برخوردار بود. اما بنا به تجربۀ شخصی من در آغاز کار جامعۀ کایروس، بنیادی که از کارآفرینان دانشجو حمایت به عمل می آورد، هر روزه و در همۀ جهان شاهد فعالیت جوانان و شکل گیری شرکت های بزرگ و کوچکی بوده ام که بدون برخورداری از امتیازات حیاتی کسب موفقیت، تأسیس شده اند. چیزی که آنها در اختیار دارند، علاقه و تصمیم به عملی ساختن رؤیا هایشان در تغییر دادن جهان است، آنها به موانعی که بر سر راهشان قرار دارد و این که چند بار عبارت "این کار غیرممکن است!" را شنیده اند، اهمیتی نمی دهند.

همانت ساهال[3]، دانشجوی 22 سالۀ مؤسسۀ فن آوری ولور[4] واقع در ولور، هندوستان، کار خود را با ایده ای آغاز کرد که در هنگام دوچرخه سواری و عبور از میان روستاهای فقیرنشین نزدیک  محل سکونتش، به ذهن او خطور کرده بود. ساهال متوجه شد که روستا نشینان دچار مسمومیت ناشی از آب آشامیدنی حاوی سموم فلزات سنگین بودند. غالب فیلترهای موجود، آب را از این فلزات تصفیه نمی کرد، و تهیۀ دستگاه های مناسب تر هزینۀ زیادی  برای روستاییان داشت. ساهال از طریق کالمات[5]، شرکتی که تازه تأسیس کرده، مشغول یافتن راه های مقرون به صرفه برای تصفیۀ آب آشامیدنی برای روستا نشینان است.

از بسیاری جهات، این زمانی مناسب برای جوانانی مانند ساهال است که شرکت های مخاطره آمیز کارآفرینی را تجربه کنند. دولت های کشورهای نوپا به تدریج متوجه ارزش کمک به شهروندان در تحقق رؤیاهایشان و موفقیت در کار و کسب، شده اند. کارآفرینان در صورت برخورداری از آزادی لازم، بهتر از دولت ها می توانند ایجاد اشتغال نمایند و به افزایش رفاه عموم کمک کنند. اینترنت باعث از بین رفتن موانعی مانند زمان و فواصل شده است. جوانان در هر کجا، و صرف نظر از موقعیت اقتصادی و تحصیلی خود می توانند در انقلاب کارآفرینی شرکت کنند.

با این حال، کارآفرین بودن ممکن است ترسناک به نظر برسد. من به شما دروغ نمی گویم: سخت ترین کاری است که تا به حال انجام داده ام، با وجود این، لذت بخش ترین آن هم بوده است. هیچ چیز مانند کار کردن برای خود و در دست داشتن سرنوشت خود نیست، و بهبود زندگی برای خودمان و کسانی که در اطرافمان هستند. کارآفرینی در ابعاد گوناگون، یکی از کم خطرترین کارهایی است که می توان انجام داد- زیرا کنترل همه چیز در دست خودمان است.

چنانچه شور و حرارت کارآفرینی در شما وجود دارد- شاید از هم اکنون فکرهایی هم در سر داشته باشید- اجازه ندهید موانعی که در برابرتان قرار دارند شما را مأیوس کنند. برای مثال، سن و سال. شما و اطرافیانتان ممکن است تصور کنید  برای این که در کار جدی تلقی شوید، خیلی جوان هستید. اما این برخورد ارزش آنچه جوانان می توانند در بازار کار ارائه دهند را پایین می آورد: یعنی، افکار تازه و دیدگاه باز.

در سال 2010، بنیاد اکس پرایز[i] که از افراد دارای افکار بکر و تازه که در رویارویی با چالش های فنی و علمی موفق هستند، قدردانی می کند و به آنان جایزه می دهد، مسابقه ای برای تولید خودروهایی که قادر به طی کردن مسافت 100 مایل با استفاده از یک گالن بنزین بودند، ترتیب داد. در بخش پایانی، گروهی از دبیرستانی واقع در پنسیلوانیا حضور داشت- این دانش آموزان موتور دوگانه سوز بنزینی و برقی را با استفاده از باتری های لیتیوم و یون بر روی یک خودروی فورد فوکوس[ii] نصب کرده بودند. این نوجوانان نیازی نداشتند که سال ها مکانیک اتومبیل را فرا گیرند - آنها با علاقۀ بسیار در مورد این پروژه کار کرده و مایل بودند آن را عملی سازند.

Mother giving water to child from public water source (AP Images)

آبی که از منبع عمومی در دهلی نو، هندوستان، جاری می شود ممکن است تمیز باشد؛ اما در جا های دیگر شاید این گونه نباشد.

داشتن پول و یا نبود آن ممکن است مانعی برای آغاز کار و کسب تصور شود. با این که برخورداری از سرمایۀ اولیه در صورتی که بتوانید آن را تهیه کنید، خیلی خوب است، برخی شرکت ها کار خود را بدون سرمایۀ اولیه آغاز می کنند. برای مثال، در کارهایی که فقط از اینترنت استفاده می شود نیازی به فضای دفتری یا وسایل و چیز های دیگری که عموما تهیۀ آن پول می خواهد، وجود ندارد.

چنانچه به سرمایۀ اولیه هم نیاز داشته باشید، ممکن است بتوانید از منابع مالی که دولت های ملی یا محلی در اختیار می گذارند و شاید شما از آن بی اطلاع باشید، استفاده کنید. بنابراین، طرح سؤال در این باره، کاری هوشمندانه است. شرکت استارت آپ شیلی[iii] یکی از این منابع است. این شرکت برای کارآفرینان سراسر جهان که برای راه اندازی شرکت خود به شیلی می روند، تأمین بودجه کرده و از آنها حمایت به عمل می آورد. دولت ها با آشنایی با اهمیت کارآفرینی جهت موفقیت اقتصاد محلی، برنامه هایی برای راهنمایی متقاضیان و حتا تأمین بودجه ترتیب می دهند.

ممکن است فکر کنید چون شریک و یا راهنمایی ندارید، نمی توانید شرکتی را تاسیس کنید. با کمک اینترنت، نباید نگران پیدا کردن کسی در نزدیکی خود یا برای شریک شدن باشید که شما را در کار راهنمایی کند. دنیایی از پیشنهادات، راهنمایی و حمایت و حتا شرکای احتمالی را زیر انگشتان دست خود دارید. می توانید از طریق اینترنت گروهی تشکیل بدهید، گروهی از فروشندگان و تولید کنندگان را پیدا کنید و کارهای دیگری انجام بدهید. بنابراین، مهم نیست که از استعدادهای درخشان یا امکانات شرکایتان استفاده کنید.

 این که راه اندازی کسب و کار به چه چیزی نیاز دارد، در مورد آن این طور فکر کنید: کارآفرینی یعنی حل یک مشکل، نه تأسیس یک شرکت. دو سال قبل، دو دوست که به دانشگاه جنوب کالیفرنیا می رفتند، دریافتند که دانشجویان، دوچرخه هایی با دندۀ ثابت می خرند که خیلی گران است- معمولا ً 1000 دلار. این دو دوست، جاناتان شریفتمن[iv] و جیک مدول[v]، مطمئن بودند که این نوع دوچرخه را با قیمت پایین تر هم می توان تهیه کرد، اما تجربه ای در ساخت آن نداشتند. در واقع تجربه ای هم در راه اندازی کسب و کار، ایجاد یک برنامۀ کاری، و یا هرچیزی که برای تأسیس یک شرکت لازم است، نداشتند.

با این حال، در اینترنت جستجوکردند و به شرکت های مختلفی در سراسر جهان ایمیل فرستادند و از آن ها دربارۀ این که می توانند دوچرخه های مشابهی با قیمت پایین تر تولید کنند یا نه سؤال کردند. آنها دریافتند که این نوع دوچرخه را می توان با هزینۀ 310 دلار هم تولید کرد و به این ترتیب کار و کسب آنها شکل گرفت. آنها سفارش هایی را دریافت کردند و فروش دوچرخه از طریق شرکت جدید شان، دوچرخه های سوله[vi]، را آغاز کردند. در ماه مارس 2011، نشریۀ اینک[vii] نام جاناتان و جیک را در فهرست "با حال ترین شرکت های دانشگاهی آمریکا" آورده بود. این برای دو دانشجویی که تازه در اوان بیست سالگی بودند، استثنایی بود.

جاناتان و جیک قبل از یافتن مناسب ترین شرکا برای کسب و کارشان، پرس و جوی زیادی کرده بودند. برای کار آفرین شدن باید به یک افق فکری یکسان رسید. از پرس و جو کردن از دیگران برای کسب اطلاعات و ارتباطات خجالت نکشید- از افراد بسیاری سؤال کنید. گاهی می ترسیم از کسی خواهشی بکنیم، اما به حرف من اطمینان داشته باشید، دنیای کارآفرینی بر مبنای کمک مردم به یک دیگراستوار است.

باید به ایدۀ خود اعتقااد داشته باشید و از دریافت جواب های منفی نترسید، زیرا خیلی جواب منفی خواهید شنید. اشکالی ندارد- این هم بخشی از فرایند آغار یک کسب و کار جدید است. انتظار داشته باشید قبل از شنیدن یک جواب مثبت، دست کم صد بار جواب های منفی به شما داده شود. چند نفری را پیدا کنید که با شما هم عقیده باشند و به آنها نزدیک شوید- وقتی در معرض جواب های منفی قرار می گیرید، آنها می توانند از شما حمایت کنند.

مهم تر از هر چیز این است که هرگزاجازه ندهید شنیدن جواب های منفی شما را از رؤیاهای بزرگ و اهداف والایی که دارید منحرف کند. وقتی ما گروه کایروس را آغاز کردیم، یک گروه کوچک متشکل از جوانان 18 سالۀ دانشجوی دانشگاه پنسیلوانیا بودیم که علاقۀ زیادی به ایجاد فرهنگ تازه ای در کارآفرینی داشتیم. ما پیش بینی می کردیم که با نفوذترین گروه کارآفرینان در ایالات متحده خواهیم شد. همه گفتند که داریم وقت خودمان را تلف می کنیم. اما شش ماه بعد، ما با 500 دانشجوی کارآفرین در ناو هواپیما بر اینترپید[viii] آمریکا در کنار پرزیدنت کلینتون و بیل گیتس نشسته بودیم و با آن ها صحبت می کردیم و به سخنان شان گوش می دادیم. ما هر روز استقامت کردیم و دنبال کردن برنامه هایمان به طور خستگی ناپذیر موجب شد که حالا جامعۀ کایروس در سراسر جهان شناخته شده باشد. واژۀ کایروس به زبان یونانی به معنی "لحظۀ مناسب" است، و برای هر یک از شما، لحظه ای بهتر از این برای آغاز کارآفرینی وجود ندارد.