بخش بزرگ راه اندازی یک کسب و کار داشتن یک برنامه و سپس داشتن نظم برای عملی کردن آن است. اینکه شما بخشی از یک استارتاپ باشید اصلا چیز عجیبی نیست، فقط باید به سادگی خود را درگیر فرایندهای آن بکنید. اریک رایز در کتابش، The Lean Startup،  ویا نوپای ناب این را بهتر توضیح می دهد: (( من از موفقیت ها و شکست ها درس گرفته ام و از همه آن چیزهایی که بسیار مهم هستند واما درظاهر خسته کننده و بی اهمیت. موفقیت استارتاپی یک ویژگی وراثتی نیست و یا اینکه شما حتما در یک جایگاه خوب در یک زمان خوب قرار داشته باشید. این چنین موفقیت را می توان با پیروی از یک فرایند درست بدست آورد، فرایندی که می توان آن را یادگرفت و می توان آن را یاد داد))

ازاین مراحل با هدف اجتناب از اشتباهات پیروی کنید، اشتباهاتی که معمولا کارآفرینان تازه کار در طول این فرایند مرتکب می شوند. ۹ اشتباهی که شما باید درزمان راه اندازی یک کسب و کار جدید حتما از آنها اجتناب بورزید:

خرج نکردن پول کافی، خرج کردن پول زیادی

برای شما به عنوان یک کارآفرین تازه کار، پول به عنوان یک نگرانی بزرگ به حساب می آید. پس پول بدست آوردن و پس انداز کردن آن معمولا در صدر جدول اولویت های شما قرار می گیرد.

دوطرز فکر در این مسیر وجود دارد: یکی اینکه شما پول خرج کنید که پول بدست بیاورید ویا اینکه آنقدر پول کم خرج کنید که به یک یک گردش مالی آبرومند دست بیابید.

این دوطرز فکر درزمانی که درحد بیشینه خود بکارگرفته شوند، می توانند برای یک کارآفرین مضر به حساب بیایند. پس پول خود را خرمندانه خرج کنید و نگران سرمایه گذاری کردن روی افراد خوب و محصولات خوب نباشید. این کار در طولانی مدت جواب خود را پس داده است.

به این فکر کنید که شما هیچگونه رقیب مستقیمی ندارید

هیجان تولید یک محصول و یا راه اندازی کسب و کار جدید اغلب کارآفرینان تازه کار را به سوی این تفکر سوق می دهد که گویی آنها هیچگونه رقیب مستقیمی ندارند. و یا اینکه محصولات و سرویس آنها یک سروگردن از دیگر رقیبان بالاتر است.

درواقع، اینکه هیچ رقیب مستقیمی برای کار شما وجود نداشته باشد معمولا نادر است. مگراینکه شما واقعا نیت کنید که یک محصول و یا سرویس جدید را به بازار ارائه دهید، درغیراین صورت همیشه یک نفر دیگر وجود دارد که زودتر از شما این مسیر را رفته باشد. آیا قصد دارید تا تلاش کنید و بفهمید که این شرکت ها کدام هستند و چگونه می توانید در کسب و کار خود تفاوت ایجاد کنید؟

گرفتن تصمیمات استخدامی براساس هزینه

شاید این گزینه بسیار به گزینه اول نزدیک باشد، اما ارزش آن به قدری هست که جداگانه مطرح شود. اینکه شما گردش مالی پایینی دارید و ازلحاظ ذخیره نقدی در حالت کمینه هستید، دلیل براین نمی شود که برخی گزینه های استخدامی خود را حذف کنید، چراکه حتما در طولانی مدت هزینه بیشتری از جیب شما خواهد رفت.

اینکه برخی مشاوران و کارمندان حقوق پایینی دارند حتما یک دلیل دارد، اینکه احتمالا دارای تجربه و مهارت کمتری هستند و یا چندان قابل اطمینان نیستند.

تعریف اهداف دست نیافتنی

شاید به عنوان یک کارآفرین دفعات بسیاری پیش آمده باشد که ایده های بزرگی به ذهن شما خطور کرده باشد که منجر به این بشود که بدون هیچگونه برنامه درست ومحکمی به فکر اجرایی کردن آنها بیفتید. اما واقعیت این است که شما باید اهدافی را برای رسیدن به موفقیت خود تعریف کنید که دست یافتنی و بگونه ای واقع بینانه متصورشده باشند.

برای خود اهداف کوتاه مدت و بلند مدت تعریف کنید و مطمئن شوید که ویژه هستند. فقط به خود نگویید که قصد دارم در امسال یک میلیارد درآمد داشته باشم. هدف شما باید منطقی باشد و بعد مراحل اختصاصی که باید بگذرانید تا به آن هدف برسید را تعیین کنید



هیچگونه برنامه ای برای بازاریابی کردن نداشته باشید

اگر شما سازنده یک چیز باشید همه چیز درادامه خواهد آمد. این یک باور رایج کارآفرینی خودآگاه و گاهی ناخوآگاه است. یعنی یک کارآفرین به این فکر کند که چون محصولش یک محصول انقلابی است، پس فقط کافی است به روش های رایگان و بدون زحمت تکیه کند.

درواقع، عمده استارتاپ ها نیازبه یک سرمایه گذاری عظیم در حوزه بازاریابی دارند. این می تواند مرتبط با بازاریابی مفهومی و تبلیغات باشد. به این نگاه کنید که رقیبان شما سرمایه مختص بازاریابی خود را در چه زمینه هایی خرج می کنند و از خود بپرسید که شما چگونه می توانید رقابت و تفاوت ایجاد کنید.

داشتن حاشیه سود اندک

داشتن یک حاشیه سود سالم برای موفقیت شما یک گزینه حیاتی است. تنظیم این گزینه در حد کمینه آن می تواند زندگی را در آینده برای شما بی نهایت سخت کند. مشتریان شما نباید آن چنان هیجان زده شوند زمانی که شما باید کمی قیمت های خود را بالا ببرید.

به هزینه های تولید و عملیاتی خود نگاهی بیندازید، و میزان انعطاف پذیری را تعیین کنید. آیا درآینده می توانید این هزینه ها را درصورت لزوم کاهش دهید؟ اگرنه، پس یک حاشیه سود بالاتر را برای خود تعیین کنید تا با این هزینه ها معقول باشند.

داشتن این تفکر که شما می توانید به تنهایی همه کارها را انجام دهید

شاید درشروع کار فکر کنید که هیچ کس به اندازه شما نمی تواند کارها را به درستی و دقت انجام دهد. شما ذات محصولات خود را می شناسید و تنها کسی هستید که واقعا مشتاق رسیدن به موفقیت در کسب و کارتان هستید.

اما این را بدانید که این کار نه تنها موجب ناتوانی شما می شود بلکه موفقیت شما را حتما به تعویق می اندازد. داشتن یک مشاور کارآزموده، باتجربه و دانا ویا یک مربی می تواند به شما یک دیدگاه روشن از آینده کاری شما بدهد.

افتادن در دام چه می شود اگر؟

به گفته رابرت اف کندی، تنها کسانی که جرات تحمل شکست های بزرگ را دارند، به موفقیت های بزرگ دست می یابند. راه اندازی یک کسب و کار جدید می تواند ترسناک باشد. ترسیدن از شکست یک حس غیرقابل اجتناب است. اما اینکه این ترس شما را ناتوان سازد حتما جلوی پیشرفت شما را خواهد گرفت.

شناخت ترس های رایج این دوره می تواند یک مرحله اساسی باشد، چراکه به شما این اطمینان را می دهد که جایی که شاید روزی در آن قرار بگیرید، دیگران هم در آن جایگاه بوده اند.

محصولات خود را در اول و مشتریان را درآخر قرار دهید

زمانی که محصول خود را خلق و مدل کسب و کاری خود را تعیین می کنید، این یک گزینه حیاتی است که دیدگاه شما حتما مشتری محور باشد. برخی اوقات کارآفرینان آنقدر نگران گردش مالی خود می شوند که کلید اصلی داشتن یک کسب و کار پایداررا فراموش می کنند که آن هم داشتن مشتریان وفادار و راضی است که درطولانی مدت محصولات شما را می خرند.

کارآفرین بودن آسان نیست، و اشتباهات این دوران می تواند یک بخش اجتناب ناپذیر این فرایند باشد، اما به این معنا هم نیست که شما باید هرآنچه را که اشخاص مشابه شما انجام داده اند تکرار کنید!

منبع: https://www.entrepreneur.com/article/245344