7- حالت خوبی به چهره ی خود بدهید

در مواجهه با او به معنای واقعی کلمه حالت خوبی به چهره ی خود بدهید. حتی بی حالتی نیز از یک چهره ی عبوس و اخم آلود بهتر است. لازم نیست هر بار از کنار او رد می شوید با یکدیگر خوش و بش کنید و مشت هایتان را به هم بکوبید، همین که او را دوستانه نزد خود بخوانید و هنگام رد شدن از کنار وی لبخند بزنید و یا صبح شنبه از او درباره ی تعطیلات آخر هفته اش بپرسید کافی است. هیچ گاه اجازه ندهید او به احساس درونی شما نسبت به خود پی ببرد.


۸- خودتان را با وی وفق دهید

بعضی مواقع هست که نمی توانید کسی را تغییر دهید. بنابراین به جای اینکه از او بخواهید شخصیت خود را تغییر دهد یا اینکه چنین انتظاری از وی داشته باشید، سعی کنید نگرش یا دیدگاه خودتان را نسبت به او عوض کنید.

۹- موضوع را با مدیر خود در میان بگذارید

 

فرض کنیم تمام موارد بالا را امتحان کرده اید و هیچ کدام نتیجه نداده است. اگر واقعاً فکر می کنید حتی یک روز دیگر هم نمی توانید وظیفه ی مدیریت وی را بر عهده داشته باشید، گام بعدی این است که مسئله را با رئیس خود در میان بگذارید. اما پیش از آن، اطمینان حاصل کنید مشکلتان با فرد مورد نظر شخصی نیست و می توانید این موضوع را به اثبات برسانید. پس اول چند نمونه ی خاص از مشکلات به وجود آمده را مستند کنید. به یاد داشته باشید که این، میتواند زندگی شغلی یک انسان را به خطر بیندازد، پس اطمینان حاصل کنید واقعاً گزینه ی دیگری پیش رو ندارید.

بیایید با حقیقت مواجه شویم. هر کسی ممکن است در برهه ای از زندگی خود با انسانهایی مواجه شود که حتی بی دلیل ممکن است نظر مساعدی نسبت به آنها نداشته باشد. ماهیت انسان اینگونه است. اما باید یاد بگیریم با چنین مواردی چطور برخورد کنیم. هرچه زودتر عادات و سبک مدیریتی لازم برای کار کردن با کارمندان اینچنینی را در خود پرورش دهیم، در نهایت نتیجه ی بهتری خواهیم گرفت.

منبع:

http://www.entrepreneur.com/article/252384

برداشت آزاد خودم از این موضوع.